جدول جو
جدول جو

معنی تداوم - جستجوی لغت در جدول جو

تداوم
(اِ)
گرد برگشتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تداوم مرغ در هوا، تحلیق آن. (ذیل اقرب الموارد از الاساس)
انبوهی کردن کار بر کسی. (تاج المصادر بیهقی). تدائم. رجوع به تدائم شود
لغت نامه دهخدا
تداوم
انبوهی کردن کار بر کسی، همیشگی بودن
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
فرهنگ لغت هوشیار
تداوم
ادامه، ماندگاری
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تداوم
استمرار، تسلسل، تمدید، مداومت، همیشگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تداوم
الاستمراريّة
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به عربی
تداوم
Continuity, Perpetuation
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تداوم
continuité, perpétuation
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تداوم
непрерывность , увековечение
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به روسی
تداوم
Kontinuität, Verewigung
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به آلمانی
تداوم
безперервність , увічнення
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تداوم
ciągłość, utrwalenie
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به لهستانی
تداوم
连续性 , 永存
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به چینی
تداوم
continuidade, perpetuação
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تداوم
continuità, perpetuazione
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تداوم
continuïteit, bestendiging
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به هلندی
تداوم
continuidad, perpetuación
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تداوم
ความต่อเนื่อง , การดำรงอยู่ตลอดไป
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به تایلندی
تداوم
تسلسل , دوام
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به اردو
تداوم
ধারাবাহিকতা , স্থায়িত্ব
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به بنگالی
تداوم
uendelevu, kuendelea
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تداوم
süreklilik, devamlılık
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تداوم
연속성 , 영속화
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به کره ای
تداوم
רציפות , הַנְצָחָה
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به عبری
تداوم
निरंतरता , चिरस्थायित्व
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به هندی
تداوم
kelanjutan, pelestarian
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تداوم
継続性 , 永続
تصویری از تداوم
تصویر تداوم
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تداول
تصویر تداول
رایج شدن، از یکدیگر دست به دست گرفتن، چیزی را به نوبت از همدیگر گرفتن، چیزی را به هم دادن و گرفتن، دست به دست گرداندن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ وِ)
کسی که لازم گیرد و پایدار ماند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تداوم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تناوم
تصویر تناوم
خواب آلودگی، خود را به خواب زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاوم
تصویر تلاوم
همنکوهی نکوهیدن یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاوم
تصویر تقاوم
در جنگ روبروی هم ایستادن و پایداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تداول
تصویر تداول
فرا گرفتن چیزی را نوبت به نوبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تداوی
تصویر تداوی
درمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متداوم
تصویر متداوم
کسی که لازم گیرد وپایدار ماند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مداوم
تصویر مداوم
پیاپی، همیشگی، همواره، یکسره
فرهنگ واژه فارسی سره