جدول جو
جدول جو

معنی تخویر - جستجوی لغت در جدول جو

تخویر
(اِ)
ضعیف و منکر شدن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ضعیف و سست شدن. (از المنجد). ضعیف شدن مرد. (اقرب الموارد) ، سست شدن زمین از کثرت باران و جاری شدن آب بر آن. (از المنجد) (از اقرب الموارد) ، نسبت دادن کسی را به سستی. (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تخویر
ضعیف و منکر شدن
تصویری از تخویر
تصویر تخویر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکویر
تصویر تکویر
هشتاد و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۹ آیه، کورت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخمیر
تصویر تخمیر
خمیر کردن، سرشتن، مایه زدن به خمیر، رسیدن شراب، در علم شیمی فعل و انفعال شیمیایی که در آن باسیل ها و باکتری ها مواد قندی را به الکل و انیدریدکربنیک تبدیل می کنند. در اثر تخمیر ترکیب شیمیایی ماده و طعم و بو و شکل آن تغییر می یابد
تخمیر شیری: در علم شیمی تخمیری که ترش شدن شیر در اثر تولید اسید لکتیک از لاکتوز شیر صورت می گیرد
تخمیر الکلی: در علم شیمی تخمیری که از تولید الکل و گازکربنیک از قندهای ساده مانند گلوکز صورت می گیرد
تخمیر سرکه ای: در علم شیمی تخمیری که از تبدیل الکل اتیلیک به سرکه به واسطۀ تاثیر باکتری مخصوص صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخییر
تصویر تخییر
تفضیل دادن، اختیار دادن در برگزیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخسیر
تصویر تخسیر
به زیان انداختن، گمراه ساختن، هلاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنویر
تصویر تنویر
روشن کردن، درخشان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخدیر
تصویر تخدیر
بی حس کردن، کرخ کردن، سست کردن، بی حس کردن عصب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، شرمساری، آشوب و اضطراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدویر
تصویر تدویر
دور دادن، مدور کردن، گرد کردن، در علوم ادبی مدور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تثویر
تصویر تثویر
بحث کردن از علم قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویر
تصویر تنویر
روشن کردن، روشن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پیچیدن دستار بر سر، کالا بر هم نهادن، بستن کالا و سوره هشتاد و یکم از قرآن کریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعویر
تصویر تعویر
آگندن چشمه آگندن چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویر
تصویر تقویر
گرد بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نقش کردن و رسم نمودن صورت و شکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسویر
تصویر تسویر
دستنبد پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
بیاراستن، تزئین دروغ، فریب و مکر و دروغ و دوروئی
فرهنگ لغت هوشیار
شرماندن شرمنده کردن، دلهره دادن، نماردن (نمار اشاره) اشاره کردن، شرمنده ساختن شرمنده کردن، شرمساری شرمزدگی، شور و اضطراب آشوب، جمع تشویرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمیر
تصویر تخمیر
پوشانیدن چیزی، مخمر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخبیر
تصویر تخبیر
خبر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخفیر
تصویر تخفیر
شرمسار کردن، بدرهه رفتن، نگهبان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخضیر
تصویر تخضیر
سبزاندن سبز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخسیر
تصویر تخسیر
هلاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخزیر
تصویر تخزیر
تنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخدیر
تصویر تخدیر
سست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخییر
تصویر تخییر
اختیار دادن در برگزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخویق
تصویر تخویق
فراخاندن گشاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخویف
تصویر تخویف
ترسانیدن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخویص
تصویر تخویص
هویدایی پیری، آراستن تاج به زر تاج زیبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخویس
تصویر تخویس
کاستن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
گرده کردن، پرهونیدن (دایره پرهون)، پرهون ساختن، پرهونش چرخش -1 گرد کردن گرد ساختن دایره درست کردن، دور دادن، گردی، جمع تدویرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمیر
تصویر تخمیر
مایه زنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
نیرنگ، فریب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نگاره
فرهنگ واژه فارسی سره