- تخطف
- ربودن به سوی خود کشیدن
معنی تخطف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرپیچی
لغزش، سرپیچی
خردشکم باریک شکم
از یکدیگر ربودن
باز ایستادن، تاخر، باز پس ماندن، خلاف کردن در وعده
موزه پوشیدن
ربودن
سرپیچی، پا بیرون نهادن از گلیم خود از اندازه گذشتن، گام زدن -1 در گذشتن گذشتن آنسو شدن تجاوز کردنگذشتن از حد خود، گام زدن، تجاوز از حد، جمع تخطیات
راه را بافتن، خوشنویسی
دو گام یکی کردن گام بلند برداشتن، تیز روی
رنگ گشت دگر شدن رنگ
ترس برداشتن، کاستن
مهربانی کردن
نرمی، مهربانی، چربدستی نرمی کردن مهربانی کردن، چربدستی کردن چابکی ورزیدن، نرمی مهربانی، چربدستی چابکی، جمع تلطیفات
آک آلایی، پیام پیوسی (انتظار خبر داشتن)، پرهیزیدن
خطا کردن، از حد خود تجاوز کردن
نرمی و مهربانی کردن، اظهار لطف و محبت کردن
به طرفی خم شدن، بازگشتن، ردا به خود پیچیدن، رقت آوردن و مهربانی کردن
خلاف کردن، خلاف وعده کردن، خلاف گفته یا پیمان خود عمل کردن، عقب ماندن، واپس ماندن
سپس ماندن، واپس کشیدن، بازماندن، دنبال افتادن
Infraction
нарушение
Verstoß
порушення
naruszenie
infração
infrazione
infracción
infraction