بشتاب رفتن و گام فراخ نهادن، یا دو گام را یک گردانیدن به تیزروی. (منتهی الارب) (آنندراج). بشتاب رفتن و گام فراخ نهادن و در تیزروی، دو گام را یک گردانیدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تندی در رفتار. (المنجد) ، مسترخی گردیدن پوست زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، به شمشیر زدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد)
بشتاب رفتن و گام فراخ نهادن، یا دو گام را یک گردانیدن به تیزروی. (منتهی الارب) (آنندراج). بشتاب رفتن و گام فراخ نهادن و در تیزروی، دو گام را یک گردانیدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تندی در رفتار. (المنجد) ، مسترخی گردیدن پوست زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، به شمشیر زدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد)
تنگ معاش. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه به تنگی و سختی زیست می کند. (ناظم الاطباء) ، مفتری و دروغ گوی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به خطربه شود
تنگ معاش. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه به تنگی و سختی زیست می کند. (ناظم الاطباء) ، مفتری و دروغ گوی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به خطربه شود
گذشتن و تجاوز کردن از چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تخطره شر فلان، یعنی گذشت از شر او. چنین است در نسخ وصحیح تخطراه است چنانکه در گفتۀ عدی بن زید آمده: و بعینیک کل ذاک تخطرا- ک و تمضیک نبلهم فی النبال. گفته اند: تخطراک و تخطاک به یک معنی است و ابوسعیدصورت دوم یعنی تخطاک را روایت کرده و تخطراک را رد کرده است و دیگری گفته: تخطرانی شر فلان و تخطانی، یعنی شر او از من گذشت. (از تاج العروس ج 3 ص 185). تخطر، از خطر گذشتن. گویند: تخطر شر فلان، یعنی از شر اوگذشت. و در بعضی از نسخ بصورت تخطری آمده است. (از شرح قاموس ترکی). و رجوع به اقرب الموارد و المنجد شود
گذشتن و تجاوز کردن از چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تخطره شر فلان، یعنی گذشت از شر او. چنین است در نسخ وصحیح تخطراه است چنانکه در گفتۀ عدی بن زید آمده: و بعینیک کل ذاک تخطرا- ک و تمضیک نبلهم فی النبال. گفته اند: تخطراک و تخطاک به یک معنی است و ابوسعیدصورت دوم یعنی تخطاک را روایت کرده و تخطراک را رد کرده است و دیگری گفته: تخطرانی شر فلان و تخطانی، یعنی شر او از من گذشت. (از تاج العروس ج 3 ص 185). تخطر، از خطر گذشتن. گویند: تخطر شر فلان، یعنی از شر اوگذشت. و در بعضی از نسخ بصورت تخطری آمده است. (از شرح قاموس ترکی). و رجوع به اقرب الموارد و المنجد شود