جدول جو
جدول جو

معنی تخصر - جستجوی لغت در جدول جو

تخصر(اِ تِ)
دست بر تهیگاه نهادن، مخصره بدست گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). فی الحدیث: المتخصرون یوم القیامه علی وجوههم النور، ای المصلون باللیل، از آن رو که چون خفته شوند دست های خود بر تهیگاه خویش نهند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تخار
تصویر تخار
(پسرانه)
نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام یکی از همراهان فرود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
خاص گردیدن، به چیزی مخصوص شدن، در کاری یا امری مهارت داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
برگزیدن، انتخاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبصر
تصویر تبصر
بینا شدن، نگریستن در چیزی، بینایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخدر
تصویر تخدر
در پرده شدن، پنهان شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ خَصْ صِ)
دست بر تهیگاه نهنده و مخصره بدست گیرنده، کسی که به شب نماز می خواند و چون مانده شود دست را بر تهیگاه می نهد. ج، متخصرون. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). فی الحدیث، المتخصرون یوم القیمه علی وجوههم النور، ای المصلون باللیل فاذا تعبوا وضعوا ایدیهم علی خواصرهم. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). و رجوع به تخصر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تخطر
تصویر تخطر
دو گام یکی کردن گام بلند برداشتن، تیز روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخرص
تصویر تخرص
دورغ گرفتن، افترا کردن بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
بر گزیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعصر
تصویر تعصر
فشردگی، پناه جویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنصر
تصویر تنصر
نصرانی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبصر
تصویر تبصر
نیک نگریستن، تامل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شرمداشت، زینهاری گشتن به زینهار رفتن بدرهه خواستن (بدرهه بدرقه)، نگهبان شدن، نگاهبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخبر
تصویر تخبر
خبر خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخدر
تصویر تخدر
پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
خاص گردیدن، یگانه شدن به چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
((تَ خَ یُّ))
برگزیدن، انتخاب کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنصر
تصویر تنصر
((تَ نَ صُّ))
مسیحی شدن، نصرانی گردیدن، به کسی یاری رساندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
((تَ خَ صُّ))
به چیزی مخصوص شدن، در کاری مهارت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبصر
تصویر تبصر
((تَ بَ صُّ))
بینا شدن، شناسا گردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
گرایش، ویژگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
Expertise, Specialization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
expertise, spécialisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
экспертные знания , специализация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
Expertise, Spezialisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
експертиза , спеціалізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
ekspertyza, specjalizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
专业知识 , 专业化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
especialização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
competenza, specializzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
experiencia, especialización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
expertise, specialisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
ความเชี่ยวชาญ , ความเชี่ยวชาญเฉพาะทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
keahlian, spesialisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی