درشت کردن. (زوزنی) (آنندراج). خشن کردن چیزی را. (اقرب الموارد) (المنجد) ، بخشم آوردن و کینه ور گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پر کردن سینۀ کسی را از خشم و کینه و برافروختن او از خشم. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
درشت کردن. (زوزنی) (آنندراج). خشن کردن چیزی را. (اقرب الموارد) (المنجد) ، بخشم آوردن و کینه ور گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پر کردن سینۀ کسی را از خشم و کینه و برافروختن او از خشم. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
کیفیت چیز ترش حموضت، کلیه مواد غذایی که مزه ترش دارند و مقداری از اسید های مختلف در ترکیبشان وجود دارد. ترشیها را بعنوان چاشنی غذا بکار میبرند، اسید، جمع ترشیها. ترشیجات
کیفیت چیز ترش حموضت، کلیه مواد غذایی که مزه ترش دارند و مقداری از اسید های مختلف در ترکیبشان وجود دارد. ترشیها را بعنوان چاشنی غذا بکار میبرند، اسید، جمع ترشیها. ترشیجات