جدول جو
جدول جو

معنی تحویلات - جستجوی لغت در جدول جو

تحویلات
(تَحْ)
جمع واژۀ تحویل. انقلابات و تغییرات و تبدیلات. (ناظم الاطباء) ، اجناسی که در انبار سپرده میشوند: و قیمت را از قرار قیمت نامچۀ مذکوره از بابت تحویلات خود مهمسازی صاحب مال نمایند. (تذکرهالملوک چ 2 ص 10) ، ابوابجمعی ها: در ذکر تحویلات فراشباشی مشعلدارباشی. (تذکرهالملوک ایضاً ص 31) ، (اصطلاح موسیقی) تحویلات را بفرانسه مدولاسیون گویند و در کتب قدمادر عنوان تقدیمات و تأخیرات بحثی مذکور است بدون اشاره به منظوری و متأخرین سربسته، شکستن پرده تعبیرکرده اند. دوایر لین قوی، و قوی لین نشان میدهد که زمینه های لین و قوی را در هم توان آمیخت و باز از زمینۀ لین به قوی و از قوی به لین تحویل توان کرد. طبعلطیف از توقف در یک زمینه خسته میشود و چیز تازه می خواهد و در موسیقی این مقصود صرف نظر از ترصیعات و توسل به گوشه ها و نغمه ها به تحویلات صورت بندد، اعم از اینکه تحویلات به طبقات باشد یا از زمینۀ قوی به زمینۀ لین و برعکس تحویل از طبقه ای به طبقه ای بکمک ذوالخمسات یا ذوالاربعات شود یا خود ذوالثلاثات... در تحویل از طبقه ای به طبقۀ اشتراک نغمات دایره مؤثر است و هرچه بیشتر باشد تحویل اسهل است. (از مجمع الادوارهدایت نوبت سوم صص 72- 73). و رجوع به همان کتاب، نوبت دوم ص 122 (انتقالات) و نوبت سوم صص 72- 81 شود
لغت نامه دهخدا
تحویلات
جمع تحویل انقلابات، تغییرات، تبدیلات
تصویری از تحویلات
تصویر تحویلات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ سْ)
جمع واژۀ تسویل. مأخوذ از تازی، فریب و اغوا. (ناظم الاطباء).
- تسویلات شیطانی، فریب و مکر و اغوای شیطان. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسویل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تحمیل. تحمیلها. (فرهنگ نظام). رجوع به تحمیل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تحصیل. اکتسابات و محصولات. (ناظم الاطباء) ، در تداول امروز، درسهایی که در مدارس خوانندو بیشتر در مورد مدارس عالی گفته میشود: تحصیلاتش رادر دانشکدۀ... پایان داده است. تحصیلاتم تمام شد
لغت نامه دهخدا
تصویری از تحریشات
تصویر تحریشات
جمع تحریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریفات
تصویر تحریفات
جمع تحریف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریضات
تصویر تحریضات
جمع تحریض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریصات
تصویر تحریصات
جمع تحریص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریرات
تصویر تحریرات
تحریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریکات
تصویر تحریکات
جمع تحریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحذیرات
تصویر تحذیرات
جمع تحذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحدیدات
تصویر تحدیدات
جمع تحدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحجیمات
تصویر تحجیمات
جمع تحجیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحبیسات
تصویر تحبیسات
جمع تحبیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحبیرات
تصویر تحبیرات
جمع تحبیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحبیبات
تصویر تحبیبات
جمع تحیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحقیقات
تصویر تحقیقات
تفتیشها، وارسیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریقات
تصویر تحریقات
جمع تحریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحقیرات
تصویر تحقیرات
جمع تحقیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریمات
تصویر تحریمات
جمع تحریم
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی احوال را به گونه تک (مفرد) به کار می برند و آن را با) ات (بسیار می کنند چگونگی ها کار و بارها جاورها حالتها، چگونگیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحولات
تصویر تحولات
جمع تحول، ورتشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاویلات
تصویر تاویلات
جمع تاویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهویلات
تصویر تهویلات
جمع تهویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمویلات
تصویر تمویلات
جمع تمویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعویلات
تصویر تعویلات
جمع تعویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسویلات
تصویر تسویلات
جمع تسویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطویلات
تصویر تطویلات
جمع تطویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحلیلات
تصویر تحلیلات
جمع تحلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحمیلات
تصویر تحمیلات
پیغام ها سر بارها سربار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحصیلات
تصویر تحصیلات
جمع تحصیل، آن چه در یک موسسه آموزشی تحصیل شده است، آموزش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحولات
تصویر تحولات
دگرگونی ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحصیلات
تصویر تحصیلات
آموزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحقیقات
تصویر تحقیقات
بررسی ها، پژوهش ها
فرهنگ واژه فارسی سره