جدول جو
جدول جو

معنی تحایا - جستجوی لغت در جدول جو

تحایا
تحیّت ها، سلام ها، درودها، جمع واژۀ تحیّت
تصویری از تحایا
تصویر تحایا
فرهنگ فارسی عمید
تحایا
(تَ)
جمع واژۀ تحیه و تحیت. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) : ان السائرین الذین یقرعون ابواب غرفات النور مخلصین صابرین یتلقاهم ملائکهاﷲ، مشرقین یحیونهم بتحایاالملوک... (حکمت اشراق صص 244- 245). و رجوع به تحیه شود
لغت نامه دهخدا
تحایا
تحیت ها
تصویری از تحایا
تصویر تحایا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
تحائی. یکی از منازل ماه و آن سه ستاره است محاذی هنعه. یکی آن تحیاه است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام صورتیست از صور فلکی دارای سه ستاره که هر یک را تحیاه گویند و آن روبروی هنعه است میان مجره و توابع عیوق و گویند در آن ناحیه منزل قمر هنعه نیست بلکه منزل تحایی است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سه ستاره انددر مقابل هنعه، واحد آن تحیاه است. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). و رجوع به تحائی و هنعه و هقعه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تکیه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). جاهایی که در آن روضه خوانی و عزاداری کنند. رجوع به تکیه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نوعی از غذای پختنی که ترکیب یافته است از گوشت و آب و ادویه و پرسیاوشان و نمک و در ’تفایا الخضراء’ پرسیاوشان ’تر’ است و در حالیکه در ’تفایا البیضاء ’’خشک’ میباشد. (از دزی ج 1 صص 147-148)
لغت نامه دهخدا
(ضَ)
جمع واژۀ ضحیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ محیا. (منتهی الارب). رجوع به محیا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضحایا
تصویر ضحایا
جمع ضحیه، گوسفندان اوسفریت کرپانی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تکیه ها، حسینیه ها، مکانهای عزاداری، تعزیه خانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد