تجهیزات (تَ) جمع واژۀ تجهیز. ساز و برگ. جهاز. اسباب کار. ساز جنگ. وسایل کار و کارزار ادامه... جَمعِ واژۀ تجهیز. ساز و برگ. جهاز. اسباب کار. ساز جنگ. وسایل کار و کارزار لغت نامه دهخدا
تجهیزات آمادگی ها، آگاهی ها، ساز و برگ ادامه... آمادگی ها، آگاهی ها، ساز و برگ تصویر تجهیزات فرهنگ واژه فارسی سره
تجهیزات اسباب، سازوبرگ، عدت، لوازم، یراق، اسلحه ادامه... اسباب، سازوبرگ، عدت، لوازم، یراق، اسلحه فرهنگ واژه مترادف متضاد