جدول جو
جدول جو

معنی تجمع - جستجوی لغت در جدول جو

تجمع
گردهمایی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
فرهنگ واژه فارسی سره
تجمع
فراهم آمدن
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
فرهنگ لغت هوشیار
تجمع
جمع شدن، گرد آمدن، فراهم آمدن
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
فرهنگ فارسی عمید
تجمع
((تَ جَ مُّ))
گرد آمدن، جمع شدن
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
فرهنگ فارسی معین
تجمع
Conglomeration
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تجمع
конгломерат
دیکشنری فارسی به روسی
تجمع
Konglomerat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تجمع
конгломерат
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تجمع
konglomerat
دیکشنری فارسی به لهستانی
تجمع
聚合
دیکشنری فارسی به چینی
تجمع
conglomerado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تجمع
conglomerato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تجمع
conglomeración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تجمع
conglomérat
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تجمع
conglomeraat
دیکشنری فارسی به هلندی
تجمع
การรวมกลุ่ม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تجمع
konglomerasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تجمع
تجمّعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تجمع
संगठना
دیکشنری فارسی به هندی
تجمع
מַחְשָׁב
دیکشنری فارسی به عبری
تجمع
集合体
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تجمع
응집체
دیکشنری فارسی به کره ای
تجمع
konglomera
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تجمع
mkusanyiko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تجمع
সম্মিলন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تجمع
اجتماع
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تجمعا
تصویر تجمعا
گروهی همگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجمع
تصویر متجمع
جمع گشته، فراهم آمده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متجمع
تصویر متجمع
((مُ تَ جَ مِّ))
فراهم آمده، جمع گشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجمع
تصویر مجمع
گردهمایی، گرد هم آیی، همایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجمع
تصویر اجمع
همگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطمع
تصویر تطمع
آرزومند و حریص شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسمع
تصویر تسمع
گوش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصمع
تصویر تصمع
خون آلود شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقمع
تصویر تقمع
بر گزینی گزینش بهین، تنها نشستن، سرگشتگی
فرهنگ لغت هوشیار