جدول جو
جدول جو

معنی تجاهل - جستجوی لغت در جدول جو

تجاهل
نادانی نمودن، خود را به نادانی زدن
تصویری از تجاهل
تصویر تجاهل
فرهنگ لغت هوشیار
تجاهل
خود را به نادانی زدن، به نادانی تظاهر کردن، خود را نادان نشان دادن
تصویری از تجاهل
تصویر تجاهل
فرهنگ فارسی عمید
تجاهل
((تَ هُ))
خود را به نادانی زدن
تصویری از تجاهل
تصویر تجاهل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متجاهل
تصویر متجاهل
خویشتن را نادان نماینده، کسی که تظاهر به نادانی می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجاهل
تصویر متجاهل
((مُ تَ هِ))
کسی که خود را به نادانی می زند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
آسان گیری، ساده گیرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
آسان گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکاهل
تصویر تکاهل
خود را کاهل نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباهل
تصویر تباهل
یکدیگر را لعنت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجادل
تصویر تجادل
با یکدیگر جدل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجاهر
تصویر تجاهر
تظاهر، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجادل
تصویر تجادل
جدال کردن، با هم جنگ و ستیز کردن
فرهنگ فارسی عمید
جمع مجهل، بیابان های بی نشانه، جمع جهل، نادانی ها جمع مجهل، جمع جهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجاهر
تصویر تجاهر
((تَ هُ))
آشکار کردن، ظاهر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجادل
تصویر تجادل
((تَ دُ))
با هم ستیزیدن، جدال کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
((تَ هُ))
سهل گرفتن بر یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجاهر
تصویر تجاهر
تظاهر به کاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
سهل گرفتن، سست گرفتن، آسان گرفتن بر یکدیگر، به نرمی رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
Indulgence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
снисхождение
دیکشنری فارسی به روسی
ความผ่อนปรน
دیکشنری فارسی به تایلندی
विलासिता
دیکشنری فارسی به هندی