- تثنیه
- دو تا کردن
معنی تثنیه - جستجوی لغت در جدول جو
- تثنیه
- اسمی که بر دو نفر یا دو چیز دلالت می کند، مثنی، ساختن کلمه به صورتی که بر دو نفر یا دو چیز دلالت کند
- تثنیه ((تَ یِ))
- دو تا کردن، علامت تثنیه «ان» یا «ین» را به کلمه عربی الحاق کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی گشته ترانه ترانه خواندن، شاداندن، پیچ دادن آوا
به زنا منسوب کردن کسی را
گره گشایی: آسان کردن
آواز خواندن
نامردی، عنین
منی انداختن، پاداش دادن
فرخنده گویی فرخنده خواهی شادباش
سستی کردن، درنگی نمودن
مقیم گردانیدن، مردن
تغذیه
گرد آوردن، مدح کردن
دو تا شدن، بدو در آمدن
دو تا شدن، خمیدن، خم وراست شدن
مستثنیه در فارسی مونث مستثنی جدا کرده جدا جزان مگر مونث مستثنی جمع مستثنیات