جدول جو
جدول جو

معنی تتأن - جستجوی لغت در جدول جو

تتأن
(اِ تِ)
حیله و فریب کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تتأن صید، خدعه و فریب دادن آن چنانکه آمدن شکارچی گاه از این طرف و گاه از آن طرف. (قطر المحیط) (از اقرب الموارد). آمدن شکار را گاه از چپ و گاه از راست آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تثاءن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
از ’ب ٔن’، در پی راه و نشان قدم شدن. (منتهی الارب). ایز گرفتن: تبأنت الطریق و الاثر، در پی راه و نشان قدم شدم. (منتهی الارب) : ایزش را گرفتم
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
تتاءن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : هو یتتاون للصید اذا جأه مره عن یمینه و مره عن شماله. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تتامن شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
تئم. همزاد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تتان
تصویر تتان
خدعه و فریب دادن
فرهنگ لغت هوشیار