جدول جو
جدول جو

معنی تبیب - جستجوی لغت در جدول جو

تبیب
(تَ)
زیان و هلاکی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). هلاک کردن. (قطر المحیط) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حبیب
تصویر حبیب
(پسرانه)
دوست، یار، معشوق
فرهنگ نامهای ایرانی
(اِ تِ)
هلاک کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (صراح). هلاک کردن کسی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب) ، زیان و هلاکی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تباً لک گفتن کسی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) : تباً تتبیباً، بطریق مبالغه است، یعنی بسیار هلاکی باد او را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تباب
تصویر تباب
زیانکار شدن، به هلاکت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلبیب
تصویر تلبیب
گریبان گرفتن و در خصومت کشیدن، مغزدار شدن دانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکبیب
تصویر تکبیب
از کباب کباب کردن بریان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهبیب
تصویر تهبیب
درانیدن جامه نیک دریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیب
تصویر تهیب
ترسیدن، شکوه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایب
تصویر تایب
توبه کننده، باز گردنده از گناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیو
تصویر تبیو
پیدا و آشکار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبخیب
تصویر تبخیب
غلبه کردن و خاموش گردانیدن، ساکت کردن، بی عقلی و حماقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغیب
تصویر تغیب
نهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبین
تصویر تبین
بجای آوردن، پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیغ
تصویر تبیغ
شوریده شدن کار بر وی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیع
تصویر تبیع
گوساله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیر
تصویر تبیر
دهل و نقاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیت
تصویر تبیت
باز داشتن کسی را از حاجت او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقبیب
تصویر تقبیب
خشکیدن، کبه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطبیب
تصویر تطبیب
درمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
رون انگیزی رون سازی ایجاد سبب کردن، وصول کردن مالیات تا دینار آخر، حواله کردن طلب کسی بر دیگری که بدهکار است، سبب سازی وسیله سازی، جمع تسبیبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیبت
تصویر تبیبت
شبیخون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطیب
تصویر تطیب
خوشبویی بویگی، پاکیزگی عطر زدنخود را خوشبو کردن بوی خوش زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشبیب
تصویر تشبیب
یاد جوانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذبیب
تصویر تذبیب
خشکی دهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریب
تصویر تریب
خاکنشین، درویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزبیب
تصویر تزبیب
خشک شدن انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحبیب
تصویر تحبیب
دوست گردانیدن، محبوب نمودن کسی را نزد دیگری
فرهنگ لغت هوشیار
خزیدن، نرم کوفته (با این آرش پارسی است برهان)، کهنگی جامه، هنایش می، هنایش بیماری -6 هنایش -7 آزار خزیدن بنرمی رفتن، هر چیزی که آن را نرم کوفته باشند، هوام ریز که در آب پرواز کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبیب
تصویر خبیب
شکاف زمین شکاف دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبیب
تصویر حبیب
دوست، محبوب، محب، دوستدار، احباء، کاسب حبیب خداست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبیب
تصویر زبیب
مویز، کشمش
فرهنگ لغت هوشیار
پسر اندر فرزندان از شوی پیشین ناپسری، پرورده، پیمان سپرده، گوسپند خانگی، بره خانگی، پادشاه پسر زوجه شخص از شوهر سابق وی پسر زن پسر اندر، شوهر مادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابیب
تصویر ابیب
نام نخستین ماه سال عبری که سپس نیسان نامگذاری شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تتبیب
تصویر تتبیب
هلاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبویب
تصویر تبویب
بخش بخش کردن باب باب کردن کتاب و نوشته تقسیم کردن کتاب بفصول
فرهنگ لغت هوشیار