جاسوسی نمودن و پنهان طلب کردن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: فلان یتبلصق، ای یطلب الشی ٔ فی خفاء و لطف و مکر ویتقرب من الناس. (قطر المحیط) ، نزدیکی جستن بمردم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :فلان یتبلصق، ای یتقرب من الناس. (از قطر المحیط)
جاسوسی نمودن و پنهان طلب کردن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: فلان یتبلصق، ای یطلب الشی ٔ فی خفاء و لطف و مکر ویتقرب من الناس. (قطر المحیط) ، نزدیکی جستن بمردم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :فلان یتبلصق، ای یتقرب من الناس. (از قطر المحیط)
پاک چرانیدن گیاه زمین را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، چریدن گوسپند همه گیاه زمین را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چریدن شتر هر چیز که در زمین بود. (از قطر المحیط) ، پنهان طلب کردن چیزی را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، خواستن چیزی را. (از اقرب الموارد). به دل میل کردن و جستن آنرا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
پاک چرانیدن گیاه زمین را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، چریدن گوسپند همه گیاه زمین را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چریدن شتر هر چیز که در زمین بود. (از قطر المحیط) ، پنهان طلب کردن چیزی را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، خواستن چیزی را. (از اقرب الموارد). به دل میل کردن و جستن آنرا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)