جدول جو
جدول جو

معنی تبعصص - جستجوی لغت در جدول جو

تبعصص
(اِ)
تبعص. (منتهی الارب) (آنندراج). اضطراب کردن. (ناظم الاطباء) (قطر المحیط) ، بخود درپیچیدن مار زخم خورده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
مؤلف تاج العروس آرد: جوهری و صاحب لسان آن را نیاورده اند. ابن درید گوید: آن تبرعص است بمعنی اضطراب، یا اضطراب عضو بریده. رجوع به تبرعص شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
اضطراب کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
درخشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تبلق. (تاج العروس) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبعرص
تصویر تبعرص
تپیدن، جنبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبعص
تصویر تبعص
تلواسگی (اضطراب برهان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبصص
تصویر تبصص
درخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار