جدول جو
جدول جو

معنی تبسم - جستجوی لغت در جدول جو

تبسم
(دخترانه)
خنده بدون صدا، لبخند
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
فرهنگ نامهای ایرانی
تبسم
لبخند زدن، آهسته خندیدن، لبخند
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
فرهنگ فارسی عمید
تبسم
دندان سپید کردن، نیم خنده کردن، آهسته خندیدن بدون آواز
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
فرهنگ لغت هوشیار
تبسم
((تَ بَ سُّ))
لبخند زدن
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
فرهنگ فارسی معین
تبسم
لبخند
تصویری از تبسم
تصویر تبسم
فرهنگ واژه فارسی سره
تبسم
شکرخند، شکرخنده، لبخند، مبسم، نیم خند، لبخند زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تجسم
تصویر تجسم
تجسم (Visualization) در سینما به فرآیندی اشاره دارد که در آن ایده ها، مفاهیم و داستان ها به تصاویر بصری قابل مشاهده تبدیل می شوند. این فرآیند شامل مجموعه ای از تکنیک ها و ابزارها است که فیلم سازان برای خلق تصاویر، صحنه ها و فضاهای داستانی از آن استفاده می کنند. تجسم در سینما نقش حیاتی در ایجاد تجربه سینمایی برای تماشاگران دارد و می تواند به انتقال احساسات، معانی و پیام های داستانی کمک کند.
جنبه های مختلف تجسم در سینما:
1. فیلم نامه نویسی تصویری :
- تصاویر اولیه : فیلم نامه نویسان با نوشتن صحنه ها و توصیف جزئیات بصری، ایده های اولیه خود را به صورت تصویری تجسم می کنند.
- توضیحات صحنه : در فیلم نامه، صحنه ها با توصیف محیط، لباس ها، حالات چهره و حرکات شخصیت ها تجسم می شوند.
2. استوری بورد :
- طرح های تصویری : استوری بورد شامل یک سری از تصاویر رسم شده است که صحنه های فیلم را به صورت تصویری نمایش می دهد و به فیلم سازان کمک می کند تا توالی صحنه ها و جزئیات بصری را برنامه ریزی کنند.
- برنامه ریزی شات ها : استوری بورد به تیم تولید کمک می کند تا شات ها، زوایا و حرکت دوربین را پیش بینی و برنامه ریزی کنند.
3. طراحی تولید :
- طراحی صحنه و دکور : طراحان تولید با خلق صحنه ها و دکورهای فیلم، ایده های فیلم نامه را به صورت فیزیکی تجسم می کنند.
- لباس ها و آرایش : طراحی لباس و آرایش شخصیت ها نقش مهمی در تجسم دقیق و باورپذیر داستان دارد.
4. فیلم برداری :
- نورپردازی : استفاده از نور برای ایجاد فضا، حالت و تأکید بر جزئیات بصری.
- ترکیب بندی شات ها : فیلم برداران با انتخاب زوایا، فاصله ها و حرکت دوربین به تجسم بصری فیلم کمک می کنند.
5. جلوه های ویژه :
- جلوه های بصری : استفاده از فناوری های دیجیتال و عملی برای خلق تصاویر و صحنه هایی که به صورت واقعی نمی توانند فیلم برداری شوند.
- جلوه های صوتی : صداهای محیطی و جلوه های صوتی نیز به تجسم بصری کمک می کنند و تجربه سینمایی را تکمیل می کنند.
اهمیت تجسم در سینما:
- ایجاد تجربه حسی : تجسم بصری به تماشاگران کمک می کند تا به طور حسی و عمیق با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند.
- انتقال پیام : تصاویر بصری می توانند به انتقال پیام ها و مفاهیم پیچیده به صورت ساده و قابل فهم کمک کنند.
- ایجاد فضا و حالت : از طریق نورپردازی، رنگ ها، و طراحی صحنه، فیلم سازان می توانند فضا و حالت خاصی را به تماشاگران منتقل کنند.
مثال هایی از تجسم در سینما:
1. `Inception` (تلقین) :
- طراحی های پیچیده و بصری : استفاده از جلوه های ویژه برای خلق دنیاهای خواب و معماری های غیرممکن.
- نورپردازی و رنگ ها : استفاده از نور و رنگ برای ایجاد حالت های مختلف در هر لایه از خواب.
2. `Blade Runner 2049` :
- طراحی آینده نگرانه : خلق شهرهای آینده با استفاده از دکورهای بزرگ و جلوه های بصری دیجیتال.
- نورپردازی و سایه ها : استفاده از نور و سایه ها برای ایجاد حالت های مختلف و تأکید بر جزئیات بصری.
3. `The Grand Budapest Hotel` (هتل بزرگ بوداپست) :
- طراحی صحنه های رنگارنگ : استفاده از رنگ های زنده و طراحی دقیق صحنه ها برای ایجاد فضایی خاص و منحصر به فرد.
- ترکیب بندی و حرکت دوربین : استفاده از ترکیب بندی دقیق و حرکت های روان دوربین برای ایجاد تجربه بصری خاص.
نتیجه گیری:
تجسم در سینما فرآیندی پیچیده و چندوجهی است که شامل تمامی جنبه های تولید فیلم می شود. از فیلم نامه نویسی تا فیلم برداری و جلوه های ویژه، تمامی این عناصر به خلق تجربه ای بصری و حسی برای تماشاگران کمک می کنند. تجسم بصری نه تنها به تماشاگران کمک می کند تا به طور عمیق تر با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند، بلکه به انتقال پیام ها و مفاهیم فیلم به شیوه ای موثر و خلاقانه کمک می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از مبسم
تصویر مبسم
دندان پیشین، کنایه از لب و دهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنسم
تصویر تنسم
نفس کشیدن، دم زدن، وزش خفیف باد، جستجوی علم یا خبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقسم
تصویر تقسم
پراکنده و پریشان شدن، پراکنده ساختن، پراکندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متبسم
تصویر متبسم
دارای تبسم و لبخند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبست
تصویر تبست
تباه، ضایع، فاسد، نابود، زبون، کم ارزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبرم
تصویر تبرم
ملول شدن، دلتنگ شدن، به ستوه آمدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ بَسْ سِ)
به معنی آهسته خنده کننده که هیچ آوازش از دهن و بینی بیرون نیاید و تبسم کننده. (آنندراج) (غیاث). دندان سپیدکننده و خنده کننده و آن که خنده می کند. (ناظم الاطباء). کسی که خنده می کند و خنده کننده. (ناظم الاطباء) : قاضی متبسم در او نظر کرد و گفت... (گلستان چ قریب ص 153).
- متبسم شدن، خندیدن. (ناظم الاطباء).
- متبسم کردن، خندانیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبسر
تصویر تبسر
پیش از وقت حاجت خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
مجسم شدن، تناور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبسم
تصویر مبسم
دندان پیشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبهم
تصویر تبهم
گنگ شدن، تبهم کلام بر کسی، پوشیده بودن معنای کلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبکم
تصویر تبکم
درماندن در سخن ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبلسم
تصویر تبلسم
زبان بندی زبان بند شدن خامشی از بیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبرم
تصویر تبرم
ملول گردیدن، مانده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبست
تصویر تبست
ضایع، فاسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسم
تصویر تنسم
نفس کشیدن، دم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبسط
تصویر تبسط
گردش و تفریح، گستردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبسل
تصویر تبسل
ترشروئی از غضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توسم
تصویر توسم
بفراست دریافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسم
تصویر تقسم
پراکنده شدن و پراکنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعسم
تصویر تعسم
طمع داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
سالوسی مرد مفریبی ظاهر پرستیدن، سالوسی کردن، ظاهر پرستی، سالوسی، جمع ترسمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبسم
تصویر متبسم
آهسته خنده کننده، تبسم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبسم
تصویر متبسم
((مُ تَ بَ سِّ))
خندان، خنده رو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبسط
تصویر تبسط
((تَ بَ سُّ))
پهناور شدن، گستردگی، گردش، تفرج، گستاخی، بی پروایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبست
تصویر تبست
((تَ بَ))
تباه و ضایع، از کار افتاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
انگارش
فرهنگ واژه فارسی سره
باسم، خندان، لبخندزنان، شادان، شادمان، مبتهج، مشعوف
متضاد: گریان
فرهنگ واژه مترادف متضاد