جدول جو
جدول جو

معنی تبحبح - جستجوی لغت در جدول جو

تبحبح
(اِ تِ)
مرکّب از: ’ب ح ح’، جای گرفتن و فرودآمدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تبحبح الدار، جای گرفت در وسط خانه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تبحبح حیاء، فراخ باریدن باران و جای گرفتن در زمین. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، تبحبح عرب در لغات خود، وسعت دادن آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ بَ بِ)
نعت فاعلی از ’تبحبح’. جای گیرنده و فرود آینده. و رجوع به تبحبح شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
جای گرفتن و فرودآمدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا