جدول جو
جدول جو

معنی تبارک - جستجوی لغت در جدول جو

تبارک
فال نیک گرفتن بچیزی نام سوره قرآن به نام ملک و بمعنی پاک و منزه نام سوره قرآن بنام ملک و بمعنی پاک و منزه فرخنده فرهمند، پاک و بزرگ پاک گشتن، فرخندگی فال نیک گرفتن بچیزی، بلند شدن، با برکت شدن، خجسته گردیدن مبارک شدن، (فعل) بزرگ و پاینده و با نیکی بسیار است خدای بزرگ شد و پاک شد الله تعالی. یا تبارک الله. پاک و منزه است خدای، درمورد تحسین و تعجب بکار رود: (تبارک الله از آن آب سیر آتش فعل که بارکاب تو خاک است و با عنایت هواست) یا تبارک و تعالی. پاک و منزه است خدای و والا (برتر) است (. . تاشبانگاه اندر حفظ و پناه ایزد تبارک و تعالی باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تبارک
خجسته، نام دیگر سورۀ ملک، برای مثال آن بر سر گورها تبارک خواندی / واین بر در خانه ها تبوراک زدی (رودکی۱ - ۱۲۷)
تصویری از تبارک
تصویر تبارک
فرهنگ فارسی عمید
تبارک
((تَ رَ))
فال نیک گرفتن به چیزی، بابرکت شدن، خجسته گردیدن، الله پاک و منزه است خداوند (برای بیان تحسین یا تعجب شدید نسبت به کسی یا چیزی گفته می شود)، و تعالی بزرگ و بلندمرتبه است خداوند
تصویری از تبارک
تصویر تبارک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متبارک
تصویر متبارک
آفریکان اناهید پاک منزه (خاص خدا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبارک
تصویر متبارک
((مُ تَ رَ))
پاک، منزه (خاص خدا)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبارک
تصویر مبارک
(پسرانه)
خوش یمن، خجسته، فرخنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تدارک
تصویر تدارک
آماده سازی، فراهم سازی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبارک
تصویر مبارک
خجسته، فرخنده، همایون
فرهنگ واژه فارسی سره
تهیه کردن آمادن پسایش پساییدن، برخورد به هم رسیدن، باز یافتن فراهم کردن تهیه کردن آماده ساختن، باز بدست آوردن عوض چیزی را فراهم کردن تلافی کردن، در یافتن خطا و اشتباهی را اصلاح کردن، بهم رسیدن، تلاقی، دریافت خطا اصلاح، جمع تدارکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشارک
تصویر تشارک
با هم شریک شدن همبازی هنبازی -1 با هم شریک کردن، انبازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباری
تصویر تباری
با هم معاوضه، تعارض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبارز
تصویر تبارز
با یکدیگر بیرون شدن بجنگ، بر روی یکدیگر برون شدن به جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبارز
تصویر تبارز
مبارزه کردن، نبرد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدارک
تصویر تدارک
تهیه کردن، آماده ساختن، رسیدن چیزی به چیزی، عوض چیزی را فراهم کردن، خبط و اشتباهی را دریافتن و اصلاح کردن، تلافی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبارک
تصویر مبارک
بابرکت، برکت یافته، خجسته، فرخجسته، فرخنده
عنوانی احترام آمیز برای اعضای بدن مثلاً دست مبارک، خاطر مبارک
برای بیان تهنیت به کار می رود مثلاً عیدتان مبارک
پسوند متصل به واژه به معنای خجسته مثلاً مبارک قدم
از اسامی رایج برای غلامان و بردگان، برده، غلام
فرهنگ فارسی عمید
با برکت، خجسته، همایون فرخنده خفتگاه های شتران هو بخت هو مرواک خنشان باد بر تو مبارک و خنشان جشن نوروز و گوسبند کشان (رودکی) فرخنده فرخ همایون (واژه خجسته را نیز به جای مبارک تازی به کار می برند آید خجسته دگر گشته گجسته یا گجسستک پهلوی به آرش (ملعون) نیست ک) جمع مبرک خفتنگاههای شتران. برکت داده با برکت، میمون فرخنده خجسته: روزگار مبارک بر تهذیب احوال دین و ترتیب اعمال ملک مصروف گردانیده، مقدس: دست مبارک حضرت رسول ص، نامی است از نامهای مردان (مخصوصا غلامان)، (بمناسبت مذکور) غلام: اسیری را بوعده شاد می کن، مبارک مرده ای آزاد میکن، (نظامی گنجینه گنجوی) (یعنی بنده مبارک نامی را که نزدیک مردنست آزاد کن)، یا حضور مبارک. در خطاب به شاه و بزرگان استعمال کنند: این بنده را عرایضی است که تقدیم حضور مبارک میشود. یا خاطر مبارک. چون از ذهن و خاطر شاه و بزرگان یاد کنند چنین تعبیر آورند: داعیه تعمیر بیلقان از خاطر مبارک سربرزده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدارک
تصویر تدارک
((تَ رُ))
فراهم کردن، تلافی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشارک
تصویر تشارک
((تَ رُ))
با هم شریک کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبارک
تصویر مبارک
((مُ رَ))
با برکت، خجسته، فرخنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشارک
تصویر تشارک
با هم شریک شدن
فرهنگ فارسی عمید
благословенный
دیکشنری فارسی به روسی
благословенний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
आशीर्वादित
دیکشنری فارسی به هندی