جدول جو
جدول جو

معنی تبارز - جستجوی لغت در جدول جو

تبارز
مبارزه کردن، نبرد کردن
تصویری از تبارز
تصویر تبارز
فرهنگ فارسی عمید
تبارز(اِ)
با یکدیگر بیرون شدن بجنگ. (زوزنی). بیرون آمدن دو حریف از جماعت خود برای جنگ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از ناظم الاطباء). بر روی یکدیگر برون شدن بجنگ. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تبارز
با یکدیگر بیرون شدن بجنگ، بر روی یکدیگر برون شدن به جنگ
تصویری از تبارز
تصویر تبارز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبارک
تصویر تبارک
خجسته، نام دیگر سورۀ ملک، برای مثال آن بر سر گورها تبارک خواندی / واین بر در خانه ها تبوراک زدی (رودکی۱ - ۱۲۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
آنکه برای جنگ با کسی به میدان آید، جنگاور، جنگجو
فرهنگ فارسی عمید
(تَ رِ زَ / زِ)
مردمان شهر تبریز. (ناظم الاطباء). جمع برساختۀ تبریزی:... جدش (میرزا معصوم) از کدخدایان معتبر تجار بود چنانچه در میان تجار تبارزه به کدخدایی و پاکیزه وصفی او کم کسی بود. (تذکرۀ نصرآبادی) (آنندراج) (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ رِ)
آن که بیرون آید برای جنگ دیگر. (آنندراج). دو حریف بیرون آینده از جماعتهای خود برای جنگیدن با هم. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبارز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبارزه
تصویر تبارزه
تبریزیان مردم تبریز جمع تبریزی مردمان شهر تبریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباری
تصویر تباری
با هم معاوضه، تعارض
فرهنگ لغت هوشیار
فال نیک گرفتن بچیزی نام سوره قرآن به نام ملک و بمعنی پاک و منزه نام سوره قرآن بنام ملک و بمعنی پاک و منزه فرخنده فرهمند، پاک و بزرگ پاک گشتن، فرخندگی فال نیک گرفتن بچیزی، بلند شدن، با برکت شدن، خجسته گردیدن مبارک شدن، (فعل) بزرگ و پاینده و با نیکی بسیار است خدای بزرگ شد و پاک شد الله تعالی. یا تبارک الله. پاک و منزه است خدای، درمورد تحسین و تعجب بکار رود: (تبارک الله از آن آب سیر آتش فعل که بارکاب تو خاک است و با عنایت هواست) یا تبارک و تعالی. پاک و منزه است خدای و والا (برتر) است (. . تاشبانگاه اندر حفظ و پناه ایزد تبارک و تعالی باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
آنکه با کسی بجنگ و نبرد پردازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
((مُ رِ))
رزمنده، جنگجو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبارک
تصویر تبارک
((تَ رَ))
فال نیک گرفتن به چیزی، بابرکت شدن، خجسته گردیدن، الله پاک و منزه است خداوند (برای بیان تحسین یا تعجب شدید نسبت به کسی یا چیزی گفته می شود)، و تعالی بزرگ و بلندمرتبه است خداوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
جنگاور، چالشگر، رزمنده، ستیزنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
Embattled, Militant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
en guerre, militant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
savaş halindeki, militan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
لڑائی میں , جنگجو , جنگجو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
สู้รบ , นักรบ , นักรบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
katika vita, mpiganaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
戦っている , 戦闘的な , 戦闘的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
处于困境的 , 好斗的 , 激进分子
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
בקרב , לוחם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
전투 중인 , 전투적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
w walce, bojowy, bojownik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
berperang, militan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
संघर्षशील , योद्धा , क्रांतिकारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
in battaglia, militante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
en batalla, militante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
in gevecht, militant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
в бою , бойовий , бойовик
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
в бою , воинственный , боевик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
in einen Kampf verwickelt, militant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
em batalha, militante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مبارز
تصویر مبارز
যুদ্ধরত , যোদ্ধা , যোদ্ধা
دیکشنری فارسی به بنگالی