جدول جو
جدول جو

معنی تایر - جستجوی لغت در جدول جو

تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل، موتور سیکلت، دوچرخه و مانند آن
تصویری از تایر
تصویر تایر
فرهنگ فارسی عمید
تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل
تصویری از تایر
تصویر تایر
فرهنگ لغت هوشیار
تایر
((یِ))
طایر، لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه
تصویری از تایر
تصویر تایر
فرهنگ فارسی معین
تایر
حلقه لاستیک، طایر، لاستیک چرخ
متضاد: رنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاطر
تصویر تاطر
خانه نشینی زن ترشیدن دختر در خانه زای آوران (والدین) دختر ماندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاجر
تصویر تاجر
بازرگان، سوداگر
فرهنگ لغت هوشیار
اثر کردن، نشان گذاشتن در چیزی هنایش برگری در آیش کار سازی، نشان گذاشتن کارگر شدن کارگر افتادن کاری شدن، نشان گذاشتن اثر کردن، نفوذ کارگری، جمع تاثیرات
فرهنگ لغت هوشیار
اندوهگین شدن اندوهگنی سنه افسردگی، نشان پذیری، پس چیزی رفتن اندوهگین شدن، بر اثر رفتن پس چیزی رفتن، نشان پذیرفتن قبول اثر کردن، اندوهگینی، اندوه، جمع تاثرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابر
تصویر تابر
گشن پذیری خرمای ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاسر
تصویر تاسر
بهانه کردن، درنگ کردن بهانه آوردن، درنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاخر
تصویر تاخر
واپس شدن، پس ماندن پس ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
واپس گذاشتن، واپس بردن دیر کرد پرمه پرویش سپز دنبال افکندن پس انداختن دیر کردن، دیر آمدن، دیر کرد، جمع تاخیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایه
تصویر تایه
متکبر لاف زدن، سرگشته حیران متحیر. هلاک شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایم
تصویر تایم
بیوه شدن، زمانی بگذرد و ازدواج نکرده باشد فرصت، زمان، وقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایق
تصویر تایق
شایق و آرزومند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایس
تصویر تایس
خوار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاید
تصویر تاید
نیرومند شدن، قوی گشتن توانا گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایج
تصویر تایج
تاجدار، امام تاجدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافر
تصویر تافر
چرکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغیر
تصویر تغیر
برگردیدن از حال خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغایر
تصویر تغایر
مغایرت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایر
تصویر بایر
زمین خراب، نا مزروع، خاک مرده، ویران، بی بنا، بی زرع وکشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصیر
تصویر تصیر
باب مانی همانند پدر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
بر گزیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحیر
تصویر تحیر
سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطایر
تصویر تطایر
پراکنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعایر
تصویر تعایر
آک جویی از هم (آک عیب) هم نکویی نکوهش یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسایر
تصویر تسایر
با همروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسیر
تصویر تسیر
گشت گشت وگذار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایب
تصویر تایب
توبه کننده، باز گردنده از گناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاثیر
تصویر تاثیر
هنایش، کارایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاجر
تصویر تاجر
بازرگان، سوداگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاخر
تصویر تاخر
سپسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاخیر
تصویر تاخیر
درنگ، دیرکرد
فرهنگ واژه فارسی سره