جدول جو
جدول جو

معنی تاکلا - جستجوی لغت در جدول جو

تاکلا(کُ)
دهی از دهستان کوه شهری بخش کهنوج شهرستان جیرفت است. در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 15 هزارگزی خاور راه فرعی کهنوج به میناب قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه، محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تارلا
تصویر تارلا
(دخترانه)
کشتزار
فرهنگ نامهای ایرانی
شهری به پرو مرکز ولایتی بهمین نام، دارای 16000 تن سکنه است وجمعیت این ولایت بالغ بر 150000 تن میباشد، قاموس الاعلام ترکی در ذیل کلمه تاقنه افزاید: ... در 52هزارگزی جنوب شرقی آریقه و تجارت زیادی با بولیویا دارد
لغت نامه دهخدا
شهری است بمرکز شیلی، دارای 45000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی در دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و626 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کْلا / کِ)
شهری است از کوبا دارای 54000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
تصویری از اکلا
تصویر اکلا
چرانیدن، بها پیش دادن، پیش خرید، کشاورز شخم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاکل
تصویر تاکل
خوردگی، درخشندگی
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی چوبی با حجمی در حدود چهار لیتر که هنگام دوشیدن شیر مورد.، نگاه دزدانه، نوعی بازی کودکانه
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لفور سوادکوه، از توابع تالارپی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفند ماده ی شاخ دار
فرهنگ گویش مازندرانی
بالاترین نقطه ی درخت، ظرف چوبی برای نگهداری ماست و شیردوشی، کاکل، موی بلند و حالت داده ی میان سر
فرهنگ گویش مازندرانی