- تامیل
- ببوسیدن، امید داشتن امید داشتن، آرزومند کردن به امید افکندن آرزو دادن آرزومند کردن بامید افکندن بیوسیدن،جمع تامیلات
معنی تامیل - جستجوی لغت در جدول جو
- تامیل
- امیدوار ساختن، آرزومند کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرایش، دلبستگی
به پایان رساندن
خانواده، بستگان، خویشاوندان، دودمان
بار برنهادن، برآوردن نیاز خویشتن از کسی خواستن
باطل و بیهوده
چیزیرا پنهان کردن
نرم زبانی، لایروبی
کار فرمایی، کار گماری، مزد کار دادن، کارگردانی
به فرجام رساندن، رسا گرداندن هرویسپاندن بساختن رسانیدن رسا کردن تمام کردن، نیکو کردن، رسیدگی رسایی کمال، جمع تکمیلات
تبختر در راه رفتن، چسبیدن، میل کردن
گوش تیز کردن
به خوردن دادن خورانیدن، داو خواهی (داو دعوی)
اصیلی کردن، استوار کردن
تیز کردن سر چیزی، دراز کردن چیزی
فرمان دادن، مهلت دادن مولش دادن مولشاندن (مولش مهلت)، درمان کردن، نپذیرفتن مهلت دادن زمان دادن مقابل تعجیل
ده یک (زکوه) دادن، گردآوری داراک دارا گشتن، استوار کردن با اصل و استوار کردن با بنیاد کردن
سزاوار کردن، مرحبا گفتن زن دادن، سزاواری ارزانی داشتن سزاوار شمردن سزاوار کردن
بازگشت کردن از چیزی آغاز یابی ناب یابی کاوش و پژوهش برای رسیدن به آغاز یا ناب نهاده یا اندیشه ای، سفر نگیدن (سفرنگ تفسیر) باز گردانیدن بازگشت دادن، تفسیر کردن بیان کردن، شرح و بیان کلمه یا کلام بطوری که غیر از ظاهر آن باشد تعبیر، جمع تاویلات
امین کردن، حفظ کردن، اعتماد کردن، راستی کردن چنین باد گفتن همین گفتن، زینهار دادن، استوانیدن (اعتماد کردن)، بیمه کردن ایمن کردن آرام دادن بی بیم کردن، امین کردن، حفظ کردن امن کردن، آمین گفتن دعای کسی را، ایمنی، جمع تامینات. یا تامین آتیه (آینده)، اندوخته برای زندگانی آینده نهادن و پیش بینی برای معاش آتیه. یا تامین عبور و مرور. منظم ساختن خط سیر و سایل نقلیه برای جلوگیری از تصادفات. یا تامین معاش. پیش بینی و تدارک وسایل زندگی. یا تامین منافع. پیش بینی سود برای خویش. یا تامین نظر. اعمال نظر و میل خود
آهنگ کردن، قصد کردن آهنگیدن آهنگ کردن (آهنگ قصد)
میری دادن، چیراندن، تیز کردن، نشان کردن امیری دادن امیر کردن بامارت گماردن، امیری
پارسی تازی گشته تملول تنبول از گیاهان درختچه ای از تیره بیدهااز دسته فلفلها که گیاه بومی هند و مالزی و فیلیپین است و در هندوچین و ماداگاسکار و افریقای شرقی نیزمی رویدبرگ خشک شده این گیاه طعمی معطر دارد و از آن ماده ای بنام بتل استخراج کنند. این ماده مستخرج دارای اثر فایض و اشتهاآور و ضد کرم است. در اثر جویدن برگ تملول ترشحات بزاق زیاد میگردد و اشتها را تحریک میکند و ضمنا رنگ بزاق نیز قرمز میشود شاه حسینی بتل غاجی پان
زینت کردن، نیکو کردن
مهلت دادن، مدت معین کردن
کامل کردن، تمام کردن، نیکو کردن
زیبا ساختن، زینت دادن، نیکو کردن
کاری به زور بر عهدۀ کسی گذاشتن، پیغام
خانواده، دودمان، خویشاوند، نام خانوادگی
آماده کردن، آماده، دارای امنیت، امنیت داشتن
اظهار میل و رغبت کردن، به طرفی یا به چیزی مایل شدن، به یک سو کج شدن
گردانیدن کلام و برخلاف ظاهر معنی کردن آن، تعبیر و تفسیر خواب، توجیه
خانواده، بستگان و نزدیکان و خویشاوندان