جدول جو
جدول جو

معنی تامست - جستجوی لغت در جدول جو

تامست
(مَ)
قریه ای است کتامه و زنانه را نزدیک مسیله و اشیر، در مغرب. (از معجم البلدان ج 2 ص 354)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
محرف تاسممت. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(تامْ ما)
ج تامّه. (فرهنگ نظام). کاملات، چه این جمع تامه است که مؤنث تام باشد و تام به تشدید میم اسم فاعل است از تمام که مصدر اوست. (آنندراج) (غیاث اللغات) :...بحق اسماء حسنای او و علامتهای بزرگ و کلمات تامات او... بیعت فرمانبری است و خدا چنانکه دانا است بر آنکه من آن را بگردن گرفته ام... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 316)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
یا تاموس. بزرگترین فرماندهان دریایی و امیرالبحر کورش کوچک در جنگ او با اردشیر، برادر بزرگ وی. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1005، 1025 و 1038 شود
لغت نامه دهخدا