جدول جو
جدول جو

معنی تالوم - جستجوی لغت در جدول جو

تالوم
غارت، زمان آخرین برداشت محصولات جالیزی که ورود همگان به
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تالیم
تصویر تالیم
عنصر فلزی، کمیاب، نرم و قابل مفتول شدن که از ترکیبات آن برای تولید سم و در شیشه سازی و تجهیزات الکترونیکی استفاده می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالم
تصویر تالم
دردمند شدن، آزرده شدن، دردناک شدن، دردمندی
فرهنگ فارسی عمید
بعضی تصور می کنند تالوش که کادوس مصحف یا یونانی شدۀ تالوش است که در قرون بعد تالش یا طالش شده، مدرکی عجالهً برای تأیید این حدس نداریم ... (ایران باستان ج 2 ص 1128)، رجوع به کادوسیان و تالش شود
لغت نامه دهخدا
مأخوذ از فرانسه در شیمی متداول است، از اجسام بسیط و فلزی است، سفیدرنگ که در سال 1816م، کشف شد، این جسم در سولفور آهن و مس یافت شود
لغت نامه دهخدا
نوعی از پنیر است یا شیر ستبرشده که مشابه پنیر تازه باشد، (منتهی الارب)، شنجار، رجوع به حالوما شود
لغت نامه دهخدا
(تَ وُ)
یکدیگر را ملامت کردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). همدیگر را نکوهیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
یکی از آبادیهای زیارت خواسته رود، در استراباد رستاق، رجوع به سفرنامۀ مازندران بخش انگلیسی ص 128 و ترجمه وحید مازندرانی ص 171 شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ وَ)
شایسته تر برای سرزنش: انت الوم من فلان، تو از فلانی برای سرزنش شایسته تری. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تالیوم
تصویر تالیوم
عنصر فلزی کمیاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاوم
تصویر تلاوم
همنکوهی نکوهیدن یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
دردناک شدن دردیافت ویدا درد یافتن اندوهگین شدن دردمندی نمودن، اندوهناکی اندوهگنی، جمع تالمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالم
تصویر تالم
دردناک، اندوه
فرهنگ واژه فارسی سره
الم، اندوه، توجع، درد، دردمندی، رقت، ناراحتی، آزرده شدن، اندوهگین شدن، دردمند شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
منقار نوک پرنده
فرهنگ گویش مازندرانی
از مکان های واقع در زیارت خاسه رود از دهات استرآباد رستاق.، مرتعی از توابع شهرستان گرگان
فرهنگ گویش مازندرانی
به هرز رفته، هدر رفته، به یغما رفتن محصولات جالیزی
فرهنگ گویش مازندرانی