جدول جو
جدول جو

معنی تالوفیت - جستجوی لغت در جدول جو

تالوفیت
(لُ)
مأخوذ از فرانسه و در کتب علمی متداول است. شعبه ای ازگیاهان و شامل تمام گیاهانی است که جهاز رویندگی آنان به یک تال منحصر میگردد. فرهنگستان ایران ’ریسه داران’ را بجای این کلمه انتخاب کرده است. رجوع به ریسه داران و واژه های نو فرهنگستان ایران (تا پایان سال 1319 هجری شمسی) ص 106 شود
لغت نامه دهخدا
تالوفیت
فرانسوی ریسه داران
تصویری از تالوفیت
تصویر تالوفیت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
صفت خدایی، مقام الهی، ذات باری تعالی، خدایی
فرهنگ فارسی عمید
(لُ یَ)
پسر ’موهان خاقان’ جد ترکان شرقی که در سال 587 هجری قمری بدست پسرعمش ’شاپولیو’ خاقان ترکان جنوبی اسیر شد. رجوع به احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 181 و 182 شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
از یونانی. تخم سپندان. رجوع به تالسب شود
لغت نامه دهخدا
نام یکی از ممالک تابعۀ پارت ها بوده است،
لغت نامه دهخدا
(یَ)
دزی این صورت را ضبط کرده و گوید گولیوس و فریتاگ بنقل از ابن البیطار این شکل را آورده اند، و آن بصورت تانقیت (کذا) و تالغیت هم آمده. (دزی ج 1 ص 140)
لغت نامه دهخدا
شهری است به سوئیس (زوریخ)
لغت نامه دهخدا
(قَعُ قَ کَ دَ)
الوهیه. خدایی. ربوبیت. معبودیت. خدا بودن: بغرور این مملک دعوی الوهیت کرد. (گلستان). رجوع به الوهیه و الوهه شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از تالیفات
تصویر تالیفات
نوشته گرد کرده ها جمع تالیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالوفات
تصویر مالوفات
جمع مالوفه، آمختگان خو گران جمع مالوفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
خدایی مقام الهی. یا حضرت الوهیت. حضرت باری تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالفات
تصویر تالفات
جمع تالف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
((اُ لُ یَّ))
خدایی، مقام الهی
فرهنگ فارسی معین
الهی، خدایی، ربانیت، ربوبیت، صمدیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد