جدول جو
جدول جو

معنی تارکینک - جستجوی لغت در جدول جو

تارکینک
مرتعی در کنار روستای کدیر چالوستارکینک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترشینک
تصویر ترشینک
ترشک، گیاهی صحرایی با برگ های درشت شبیه برگ چغندر که طعم ترش دارد و آن را مانند سبزی در آش و بعضی غذاهای دیگر می ریزند، حمّاض، تره خراسانی، ترشه، ساق ترشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
محل توقف اتومبیل ها، محوطه ای که اتومبیل ها را در آنجا پارک کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تارتنک
تصویر تارتنک
عنکبوت، جانوری بندپا با غده هایی در شکم که ماده ای از آن ترشح می شود که از آن تار می تند و در آن زندگی و به وسیلۀ آن شکار می کند
تارتن، کاربافک، کارتن، کارتنک، شیرمگس، مگس گیر، تننده، تنندو، کراتن
فرهنگ فارسی عمید
دهی است جزء دهستان جمع آبرود، بخش حومه شهرستان دماوند واقع در 16هزارگزی جنوب دماوند، بر سر راه فرعی گیلان. سردسیر است و 205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات زهاب رود خانه آب سرد و محصول آن غلات، بنشن، سیب زمینی است و شغل اهالی زراعت است و راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
در ص 478 ج 2 ’شرح احوال و آثار رودکی’ نام محلی بصورت بارکین آمده که نشان میدهد نزدیک بست بوده است، مؤلف قریب نیم صفحه از تاریخ سیستان نقل کرده است و این کلمه در دو جا به همان صورت تکرار شده در صورتی که در متن تاریخ سیستان ص 309 در هر دو جا بصورت پارگین است، و مؤلف این قسمت را از نسخۀ خطی متعلق به مرحوم بهار نقل کرده و چون در نسخۀ خطی ’پ’ را با یک نقطه می نوشتند کلمه را ’بارکین’ نقل کرده اند، رجوع به تاریخ سیستان ص 309 و احوال و اشعار رودکی ج 2 ص 478 و آنندراج و بارگین شود
لغت نامه دهخدا
ویولن زن ایتالیائی و صاحب نظر در اصول موسیقی، وی در سال 1692 میلادی در ’پیرانو’ متولد شد و در 1770 در ’پادو’ درگذشت، او با یکی از اقوام کاردینال - اسقف ’ژرژ کرنارو’ مخفیانه ازدواج کرد و به اتهام اغوا مورد تعقیب قرار گرفت وبه دیری در ’آسیز’ پناه برد و مدت دو سال در آن دیر بسر برد، سپس به ’پادو’ بازگشت و بریاست هیئت موزیک کلیسای ’سنت آنتوان’ برگزیده شد (1721 میلادی)، در ’پادو’ مدرسه ویولن تأسیس کرد، آثاری باارزش در موسیقی از وی باقی مانده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
محل توقف اتوموبیلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار تنک
تصویر تار تنک
عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
محل توقف وسایل نقلیه موتوری، توقفگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تارتنک
تصویر تارتنک
عنکبوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
خودروگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
موقفٌ للسّيّارات
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
Parking
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
parking
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
estacionamiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
پارکنگ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
парковочный
دیکشنری فارسی به روسی
ارگانیک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
parken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
парковка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
parkingowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
停车的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
estacionamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
পার্কিং
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
parkeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
maegesho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
park yeri
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
주차의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
駐車の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
חֲנָיָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
पार्किंग
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
tempat parkir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
parcheggio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پارکینگ
تصویر پارکینگ
ที่จอดรถ
دیکشنری فارسی به تایلندی