- تاثر
اثر پذیرفتن، قبول اثر کردن، اندوهگین شدن
معنی تاثر - جستجوی لغت در جدول جو
- تاثر
اندوهگین شدن اندوهگنی سنه افسردگی، نشان پذیری، پس چیزی رفتن اندوهگین شدن، بر اثر رفتن پس چیزی رفتن، نشان پذیرفتن قبول اثر کردن، اندوهگینی، اندوه، جمع تاثرات
- تاثر
اندوه، اندوهگینی، انفعال، حزن، دلتنگی، رقت، غم، اثرپذیری
متضاد: شعف
متضاد: شعف
- تاثر
برداشت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متالم و غمگین و مهموم و مغموم و مضطرب و متفکر، پذیرنده اثر چیزی را سنهیده آزرده نو ژیده متاثره مونث متاثر: سنهیده آنکه اثر پذیرد اثر پذیر، اندوهگین متالم جمع متاثرین
افسرده، اندوهگین، پریشان، غمگین، متالم، مغموم، ملول، اثرپذیر، تحت تاثیر
الهام گرفته، تحت تاثیر قرار گرفته است، متأثّر
