جدول جو
جدول جو

معنی تئوفانو - جستجوی لغت در جدول جو

تئوفانو
(تِ ءُ نُ)
ملکۀ بیزانس در قرن دهم میلادی. وی کور مادرزاد ولی بسیار زیبا بود و بسال 956 میلادی به ازدواج رومن پسر کنستانتین هفتم درآمد و در سال 959 با شوهر خودصاحب تاج و تخت شد و قدرت و نفوذ فراوان بدست آورد. بسال 963 با داشتن چهار فرزند بیوه شد و چون میخواست قدرت خود را حفظ کند با ’نیسه فور فوکاس’ ازدواج کرد ولی بزودی از وی سیر شدو با ’ژان تزیمیسه’ ارتباط یافت و بکمک او شوهرش را بسال 969 مقتول ساخت ولی این بار موفقیتی در ازدواج با امپراتور جدید بدست نیاورد و بسال 970 تبعید گشت. رجوع بمادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توفان
تصویر توفان
(دخترانه)
طوفان، معرب از آرامی، جریان هوای بسیار شدید، هیاهو و غوغا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توفان
تصویر توفان
طوفان، جریان شدید هوا، باد سخت و تند، تندباد، دومان، کولاک
غران، غرش کنان، جوش و خروش کنان، شور و غوغا کنان
فرهنگ فارسی عمید
(تِ ءُ)
مورخ بیزانسی 750-817 میلادی) است. وی به تبعیت از عقاید ’لئون ارمنی’ دست بمبارزۀ شدیدی علیه ’ایکونوکلاست ها’ زد و تبعید شد و بسال 817 در ’ساموثراس’ درگذشت. کلیسای یونان وی را در ردیف قدیسان قرار داد. وی نویسندۀ تاریخی است که از سال 284 تا 813 میلادی را محتوی است. تاریخ مذکور یکی از اسناد مهم بشمار می آید. رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستن سن ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 96، 377، 488، 490 و 517 و احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 184 وقاموس الاعلام ترکی و یشتها ج 2 ص 244 (تئوفانس) شود
لغت نامه دهخدا
دوست وامق بود که با او بگریخت، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 399) (از برهان) (اوبهی) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
یکی دوستش بود توفان به نام
بسی آزموده به ناکام و کام،
عنصری (از لغت فرس اسدی ایضاً)
توفان غاصب پنجمین از امرای برار پس از برهان عمادشاهی، مدت حکومت از سال 970 تا 976 هجری قمری بوده است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود
لغت نامه دهخدا
شور و غوغا و فریاد و صدا و غلغله ای که از ازدحام مردم و یا جانوران درافتد و غرش و خروش دریا وتندباد و باد شدید و طوفان، (ناظم الاطباء)، بعضی طوفان را معرب توفان دانسته اند که در قاموس گفته باران سخت و آب که از زمین برآید و هر چیز که غالب و سیارباشد و همه را فروگیرد، در این صورت طوفان بادی نیزممکن است چنانکه بعضی منجمین در بعضی اوقات حکم کرده اند، (انجمن آرا و آنندراج، در ذیل توف) ...، نعت فاعلی از توفیدن به معنی فریادکننده، غران، ولی طوفان عربی از ریشه دیگری است، رجوع به طوفان و لغات دخیلۀ قرآن تألیف جفری شود، (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ نُ)
ملکۀ آلمان (958-991 میلادی) و دختر ’رومن’ دوم امپراتور یونان و تئوفانوی سابق الذکر است. وی بسال 972 با فرزند امپراتور آلمان ’اتون’ اول ازدواج کرد. هنگامی که شوهرش بسلطنت رسید (975 میلادی) در تحصیل قدرت سیاسی مساعی فراوانی مبذول داشت و بسال 984 بیوه شد و به نیابت سلطنت فرزند جوان خود ’اتون’ سوم رسید و در عین حال نفوذ و سلطۀ خود را در روم حفظ کرد. رجوع بمادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
شور و غوغا و فریاد و صدا و غلغله غرش و خروش دریا و تند باد شدید و طوفان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توفان
تصویر توفان
باد سخت، جوش و خروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توفان
تصویر توفان
طوفان
فرهنگ واژه فارسی سره
باد، تندباد، کولاک، غران، غوغاکنان
فرهنگ واژه مترادف متضاد