جدول جو
جدول جو

معنی تئودوره - جستجوی لغت در جدول جو

تئودوره
(تِ ءُ دُ رِ)
اسقف کورس بوده و در حدود سنۀ 460 میلادی فوت شده و در مجادلات و مباحثات دینی نصف اول قرن پنجم فعالیتی نشان داده، تاریخ روحانیون سالهای 324-429 میلادی را برشتۀ تحریر درآورده است. (ایران در زمان ساسانیان کریستن سن ترجمه یاسمی چ 2 ص 94). رجوع به تئودوره سیری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تودره
تصویر تودره
هوبره، پرنده ای وحشی حلال گوشت و بزرگ تر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زرد رنگ و خالدار، حباری، چرز، جرز، جرد، ابره، شاست
فرهنگ فارسی عمید
(تِ ءُ دُ)
امپراتوریس شرق در قرن یازدهم میلادی دختر کنستانتین هشتم است که در قتل پدر خود شرکت داشت (1030 میلادی). در انقلاب 1042 که میشل پنجم برکنار شد، وی بسلطنت رسید، پس از چندی ’زوئه’ او را کنار زد. آنگاه با ’کنستانتین مونرماک’ ازدواج کرد و بعد از مرگ او مدت دو سال قدرت حکومت را بدست گرفت (1054-1056 میلادی) و با وی دودمان سلطنت ’مقدونیه’ پایان یافت
امپراتوریس مشرق (527-548 میلادی) و زن ژوستینین اول. وی زنی بلندپرواز و حریص و در عین حال بااطلاع و فعال بود و تا زنده بود، روح دولت ژوستینین بشمار می آمد و در توطئۀ ’نیکا’ جسارت و خونسردی او باعث حفظ تاج و تخت ژوستینین گردید
امپراتوریس شرق در قرن نهم میلادی و زوجه امپراتور تئوفیل (829-842 میلادی) بود. وی پس از مرگ شوهر از سال 842 تا 856 بعنوان نایب السلطنۀ فرزند خردسال خود حکومت کرد. در پایان عمر در دیری معتکف شد و بسال 867 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا
(تَ وِ رَ)
سرایی است میان کوهها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). داره بین جبال ببلاد العرب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ وِ رَ)
ریگ گرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ما استدار من الرمل. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ / رِ)
پرنده ایست بزرگ جثه که آن را شکار کنند و گوشت لذیذی دارد و به عربی حباری خوانند. (برهان). جانوری است بزرگ جثه که گوشت آن لذیذ است و آن را چال نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). هوبره و حباری. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). مرغی است بزرگ که آن را شکار کنند. گوشت لذیذی دارد و به عربی حباری گویند و به هوبره مشهور است و بیشتر آن را با چرغ شکار کنند، و آن را به فارسی چال نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) :
دمان یوز تازان بر آهوبره
کمین ساخته چرغ بر تودره.
اسدی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
جفت که ضد طاق باشد، (فرهنگ رشیدی) (از برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری)، تروده و زوج و دوگانه نیز گویند، (ناظم الاطباء)، اما بدین معنی تروه بضم راء و واو معروف در فصل راء گذشت و در نسخۀ سروری توروه به ضم تاء و فتح راء مهمله و واو دوم، و تودوه، به ضم تاء و دال مهمله آورده، واﷲ اعلم، (فرهنگ رشیدی)، به این معنی بجای دال ابجد، رای قرشت هم آمده است، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به تروه و تروده و توروه شود
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ دُ رِ یِ)
دانشمند مذهبی و تاریخ دان یونانی قرن پنجم در حدود سال 393 میلادی در انطاکیه متولد شد. وی شاگرد ’تئودور موپسواستی’ و همشاگردی ’نسطوریوس’ بود و در حدود سالهای 453 و 458 درگذشت آثار متعددی از وی در علوم مذهبی و تاریخی باقی مانده است. رجوع به تئودوره شود
لغت نامه دهخدا
(تِ)
دیودوت بنیان گذار و قائد دولت باختر که از اتحاد باختر و سغدو مرو تشکیل یافته و از دولت سلوکی جدا شده بود (256قبل از میلاد) این دولت مدتی دوام داشت و سلوکی ها در ابتدامتعرض این دولت نشدند و بعد که خواستند آنرا به اطاعت خود درآورند بنای این دولت محکم شده بود. تئودوت پس از قیام در باختر با یک دسته از مردم به پارت رفت و ’آن دروگرس’ والی این مملکت را شکست داد. پس گرگان را گرفت و قشون نیرومندی تشکیل داد ولی بزودی درگذشت و فرزندش بنام تئودوت بحکومت رسید. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2073، 2198، 2202 و رجوع به دیوذتوس و ایران تألیف گرشمن ترجمه محمد معین ص 217 ببعد شود
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ دُ)
تئودوسیوس. کنت و ژنرال رومی و پدر امپراتور تئودوز بزرگ متوفی بسال 376 میلادی هنگامی که ’پیکت ها’ و ’اسکوتها’ دست بفساد و شورش زده بودند از طرف امپراتور والنتینین مأمور سرکوبی آنان شد و بخوبی از عهدۀ اجرای آن برآمد و پس از چندی بسال 370 میلادی انقلاب ’فیرموس لومور’ را در ’موریتانی’ سرکوب کرد. آنگاه مورد سؤظن امپراتور ’والانس’ و حملۀ وزیران دربار قرارگرفت و سپس زندانی و محکوم بمرگ شد
تئودوسیوس. هندسه دان یونانی که در قرن اول میلادی میزیست. وی در ’بیتی نی’ متولد شد و بنامهای ’تئودوز تری پولیی’ و ’تئودوز بیتی نیی’ نیز شهرت داشت. از وی سه اثر جالب باقی مانده است: ’سفه ریکا’، ’دو هابیتاسیونیبوس’ و ’دودیبوس انوکتیبوس’. رجوع به ثاودوسیوس در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ دُرُسْ)
یا تئودور سوم نجاشی یا امپراتور ’حبشه’ بسال 1818 میلادی متولد شد. پدر و عموی وی در ’کوارا’ حکومت داشتند. وی ابتدا با انگلیسی ها و فرانسوی ها روابط دوستانه داشت و حتی دو تن انگلیسی را بعنوان مشاور دردستگاه خود وارد کرد ولی هنگامی که خواست کشور خود را از دخالت بیگانگان نجات دهد، انگلیسی ها به وی حمله کردند. تئودوروس با همه کوششی که در تمرکز قوای خود بخرج داد، شکست خورد و در سال 1868 خود را کشت
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ دُ)
نام قدیمی ’کفه’ یا ’کافا’، شهر و بندری است در کریمه (قریم)
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ)
اسقف اورلئان متوفی بسال 821 میلادی و در ’فلئوری - سور - لوار’ کشیش بود و کلیسای ژرمینیی را بنیان نهاد
لغت نامه دهخدا
تصویری از تودره
تصویر تودره
هوبره حباری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تودره
تصویر تودره
((دَ رِ))
هوبره، پرنده ای است وحشی و حلال گوشت، بزرگتر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زردرنگ و خال دار
فرهنگ فارسی معین
برنج بریان شده
فرهنگ گویش مازندرانی
مخزنی چاه مانند جهت ذخیره و ازدیاد فشار آب رودخانه به میزانی.، آتشدان سماور، محلی برای خشک کردن برگ های توتون، گلخن حمام
فرهنگ گویش مازندرانی