جدول جو
جدول جو

معنی تأجیل - جستجوی لغت در جدول جو

تأجیل
((تَ))
مهلت دادن
تصویری از تأجیل
تصویر تأجیل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تعجیل
تصویر تعجیل
شتاب کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخجیل
تصویر تخجیل
شرمنده کردن شرمسار کردن شرمنده کردن، شرمگین بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحجیل
تصویر تحجیل
گود چشمی گود افتادن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیل
تصویر ترجیل
مرغولاندن (مرغول مرغوله جعد در گیسو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدجیل
تصویر تدجیل
خر رنگ کردن، زراندودن زرین نمایاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجیل
تصویر تعجیل
شتافتن و پیشی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
سجل نوشتن، قباله، تمسک نوشتن قاضی، اثبات کردن، قضاوت کردن، حکم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجیل
تصویر تفجیل
پهناندن پهن گرداندن، پیش آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجیل
تصویر تهجیل
دشنام دادن بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
فرمان دادن، مهلت دادن مولش دادن مولشاندن (مولش مهلت)، درمان کردن، نپذیرفتن مهلت دادن زمان دادن مقابل تعجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
بزرگ شمردن، احترام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاجیل
تصویر تاجیل
مهلت دادن، مدت معین کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعجیل
تصویر تعجیل
شتاب کردن، شتافتن، عجله کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخجیل
تصویر تخجیل
خجل کردن، شرمگین کردن، شرمنده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
گرامی داشتن، بزرگ شمردن، احترام کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسجیل
تصویر تسجیل
مسجل کردن، ثابت و محکم کردن، حکم دادن، مهر کردن قباله، عهد و پیمان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
((تَ))
بزرگ داشتن، احترام کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأهیل
تصویر تأهیل
((تَ))
ارزانی داشتن، سزاوار شمردن، سزاوار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأویل
تصویر تأویل
((تَ))
بازگردانیدن، تفسیر کردن، بیان کردن، شرح و بیان کلمه یا کلام به طوری که غیر از ظاهر آن باشد، تعبیر، جمع تأویلات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأمیل
تصویر تأمیل
((تَ))
امیدوار ساختن، آرزومند کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأثیل
تصویر تأثیل
((تَ))
با اصل و استوار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخجیل
تصویر تخجیل
((تَ))
شرمنده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسجیل
تصویر تسجیل
((تَ))
ثابت و استوار کردن، مهر کردن قباله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعجیل
تصویر تعجیل
((تَ))
شتاب کردن
فرهنگ فارسی معین