جدول جو
جدول جو

معنی تآیی - جستجوی لغت در جدول جو

تآیی
(اِطْ طَیْیُ)
مصدر باب تفاعل از ’ای ی’ توقف کردن. درنگ کردن. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تویی
تصویر تویی
درونی، اندرونی، تیوب
فرهنگ فارسی عمید
(اِطْ طیا)
فراهم آمدن پرندگان از هر جا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
غمخواری کردن یکدیگر را. تعزیت کردن بعضی بعض دیگر را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِطْ)
برادری کردن دو گروه باهم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ لَ)
درماندن در کار و راه نیافتن در آن و استوار و نیکو کردن نتوانستن و دشوار شدن کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). درماندن در کار و قادر نبودن به نگهداشت آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
تبییت الشی ٔ، قصد کردم آنرا. (منتهی الارب). تعمدته. (قطر المحیط) ، شمشیر در غلاف کردن. (منتهی الارب)
پیدا و آشکار کردن. (از قطر المحیط). تبیؤ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ شِ)
پوشش گرفتن و آراسته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پوشش گرفتن. (از اقرب الموارد) (از المنجد) : تزیا بزی القوم، ای لبس کمایلبسون. (اقرب الموارد). تزیا بزی الصلحا، لباس نیکان گرفت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تویی
تصویر تویی
((تَ))
ویژگی آن چیزی که در تو یا داخل قرار می گیرد، تیوپ
فرهنگ فارسی معین