جدول جو
جدول جو

معنی بیوگرافی - جستجوی لغت در جدول جو

بیوگرافی
زندگینامه، سرگذشت، سرگذشت نامه
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ واژه فارسی سره
بیوگرافی
شرح حال نویسی
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ لغت هوشیار
بیوگرافی
شرح حال نویسی، زندگی نامه
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ فارسی عمید
بیوگرافی
کتابی که در آن زندگی نامه شخصیتی شرح داده شده باشد، سرگذشت، شرح حال، زندگی نامه (واژه فرهنگستان)
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میوگرافی
تصویر میوگرافی
ثبت منحنی انقباضات عضلانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دموگرافی
تصویر دموگرافی
جمعیت شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتوگرافی
تصویر فتوگرافی
عکّاسی، علم وفن گرفتن عکس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میو گرافی
تصویر میو گرافی
فرانسوی ماهیچه نگار فرانسوی ماهیچه نگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیتوگرافی
تصویر لیتوگرافی
((تُ گِ))
تهیه و کپی و مونتاژ فیلم و زینگ کارهای چاپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی نکاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میوگراف
تصویر میوگراف
دستگاهی که انقباضات ماهیچه را ترسیم می کند
فرهنگ فارسی عمید
دستگاهی است که جهت ثبت منحنی انقباضات عضلانی بکارمیرود. این دستگاه بطور کلی از یک استوانه دوده اندود و یک قلم ثبات ساخته شده که انتهای قلم ثبات را بوسیله نخی بعضله موردآزمایش (معمولاعضله گاستروکنمین پای قورباغه) وصل میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
((بَ))
عروسی، نکاح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی، ازدواج، جشنی که به مناسبت ازدواج دو نفر برگذار می شود، طوی، طو، زلّه، پیوگانی، عرس برای مثال ساخت آنگه یکی بیوگانی / هم بر آیین و رسم یونانی (عنصری - ۳۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
شرح حال بزرگان که خودشان بنویسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
((اُ تُ گِ))
شرح حالی که خود شخص بنویسد، زندگینامه خود نوشت، سرگذشت خود، شرح حال خود (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
زندگی نامۀ خودنوشت
فرهنگ فارسی عمید