جدول جو
جدول جو

معنی بیوگرافی - جستجوی لغت در جدول جو

بیوگرافی
شرح حال نویسی، زندگی نامه
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ فارسی عمید
بیوگرافی
شرح حال نویسی
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ لغت هوشیار
بیوگرافی
کتابی که در آن زندگی نامه شخصیتی شرح داده شده باشد، سرگذشت، شرح حال، زندگی نامه (واژه فرهنگستان)
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ فارسی معین
بیوگرافی
زندگینامه، سرگذشت، سرگذشت نامه
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
فرهنگ واژه فارسی سره
بیوگرافی
تذکره، حسب حال، زندگی نامه، شرح حال
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
زندگی نامۀ خودنوشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتوگرافی
تصویر فتوگرافی
عکّاسی، علم وفن گرفتن عکس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی، ازدواج، جشنی که به مناسبت ازدواج دو نفر برگذار می شود، طوی، طو، زلّه، پیوگانی، عرس برای مثال ساخت آنگه یکی بیوگانی / هم بر آیین و رسم یونانی (عنصری - ۳۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میوگراف
تصویر میوگراف
دستگاهی که انقباضات ماهیچه را ترسیم می کند
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
پیوگانی. عروسی. (حاشیۀ لغت فرس اسدی) (اوبهی). عروسی و نکاح. (ناظم الاطباء). صاحب برهان نویسد: ’عروس’ را گویند چه بیوگ بمعنی عروس باشد. اما ظاهراً ’عروسی’ باید خواند و عروس سهو مطبعی است. (یادداشت لغتنامه). شادی. کتخدایی، که آنرا در ترکی طوی گویند. (غیاث) :
ساخت آنگه یکی بیوگانی
هم بر آیین و رسم یونانی.
عنصری.
- جشن بیوگانی، جشن عروسی. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(دِ مُگْ / مُ گِ)
جمعیت شناسی. علم تحقیق در جمعیت های انسانی، خاصه از لحاظ کمی. لفظ دموگرافی نخستین بار در کتاب مقدمات آمار انسانی یا دموگرافی تطبیقی (1855 میلادی) از آشیل گیار (1799- 1876 میلادی). طبیعیدان و جمعیت شناس فرانسوی دیده می شود، اما کارهایی در این موضوع از ایام قدیمتر سابقه داشته است. علم دموگرافی به سبب توسعه و تعمیم سرشماری و آمارگیری و دفاتر آماری سجل احوال، از آغاز قرن 19 میلادی متزایداً توسعه یافت، ولی از حدود آمار کمّی جمعیت تجاوز نکرد. کتله دامنۀ آنرا بسط داد، و برتیون آنرا به صورت علمی مستقل بنیان نهاد. حالیه دو نوع دموگرافی تشخیص می دهند: دموگرافی کمّی که با استفاده از سرشماریها و آمارهای سجل احوالی و پرسشنامه های خاص به بحث در پدیده های دموگرافیایی (رقم جمعیت، ساختمان جمعیت برحسب سن و جنس و غیره، نسبتهای درصد ازدواج و ولادت و مرگ) می پردازد، و دموگرافی کیفی که در آن از دخالت عوامل زیست شناختی و اقتصادی و اجتماعی و فکری در تغییرات کمّی جمعیت بحث می شود. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دموگرافی
تصویر دموگرافی
جمعیت شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میو گرافی
تصویر میو گرافی
فرانسوی ماهیچه نگار فرانسوی ماهیچه نگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی نکاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میوگرافی
تصویر میوگرافی
ثبت منحنی انقباضات عضلانی
فرهنگ لغت هوشیار
دستگاهی است که جهت ثبت منحنی انقباضات عضلانی بکارمیرود. این دستگاه بطور کلی از یک استوانه دوده اندود و یک قلم ثبات ساخته شده که انتهای قلم ثبات را بوسیله نخی بعضله موردآزمایش (معمولاعضله گاستروکنمین پای قورباغه) وصل میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
شرح حال بزرگان که خودشان بنویسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیتوگرافی
تصویر لیتوگرافی
((تُ گِ))
تهیه و کپی و مونتاژ فیلم و زینگ کارهای چاپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
((بَ))
عروسی، نکاح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتوبیوگرافی
تصویر اتوبیوگرافی
((اُ تُ گِ))
شرح حالی که خود شخص بنویسد، زندگینامه خود نوشت، سرگذشت خود، شرح حال خود (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوگانی
تصویر بیوگانی
عروسی
فرهنگ واژه فارسی سره