- بینات
- جمع بینه، راستگواهان جمع بینه دلیلهای آشکار براهین واضح
معنی بینات - جستجوی لغت در جدول جو
- بینات
- بیّنه ها، دلیل و حجت واضح و آشکار، جمع واژۀ بیّنه
- بینات ((بَ یِّ))
- ج. بینه، دلیل های آشکار، براهین واضح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی اسم بدون نام، نوعی شرکت که بنام هیچیک از شرکا نامیده نمیشود بلکه بنام شیئی که تجارت کنند خوانده شود مانند شرکت بینام پشم و پوست
آنونیم
دریچه، پنجرۀ خانه
دختر
دلیل
آگاه، بصیر، بیننده
شب زنده داری
بصیر
بنت ها، دختران، جمع واژۀ بنت
ویژگی نان شب مانده
در موسیقی گوشه هایی در چند دستگاه مثلاً بیات اصفهان، بیات ترک
بیات ترک: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور
بیات زند: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور، بیات ترک
بیات کرد: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور
در موسیقی گوشه هایی در چند دستگاه مثلاً بیات اصفهان، بیات ترک
بیات ترک: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور
بیات زند: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور، بیات ترک
بیات کرد: در موسیقی از متعلقات دستگاه شور
بیننده، کسی که هر دو چشمش سالم باشد، کنایه از آگاه، بصیر
گوشه ای از موسیقی ایرانی
شب ماندن در جایی، شبیخون زدن
بیننده، بصیر، آگاه، هوشیار
از داروها فرنجمشک
جیوانفروشی
جمع متبینه، هویدا ها آشکارکنندگان جمع متبینه