معنی بیموئن - جستجوی لغت در جدول جو

بیموئن

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیمودن — تصویر پیمودن

پیمانه کردن، درنوردیدن، طی مسافت کردن، اندازه گرفتن، مساحت کردن

فرهنگ فارسی عمید

بیابان و صحرا، (ناظم الاطباء)، رجوع به بیابان شود

لغت نامه دهخدا

(وَ)

مرکّب از: بی + وزن، که وزن ندارد. که فاقد وزن است، که وقار و ارزش ندارد. مقابل گران سنگ:
به بی وزنان بی وزنی دهم گنج
زمین بر گاو گردون نالد از رنج.
نظامی.
رجوع به وزن شود

لغت نامه دهخدا

(وَ طَ)

مرکّب از: بی + وطن، که وطن ندارد. آواره، در تداول عامه، دشنام گونه ای است

لغت نامه دهخدا

(رَ)

مرکّب از: بی + روان، بی جان. بی روح. رجوع به روان شود

لغت نامه دهخدا

نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان لفطه و درونه در 43000گزی کرمانشاه. (یادداشت مؤلف)

لغت نامه دهخدا

(گِ خَ دَ)

رجوع به نمودن شود

لغت نامه دهخدا

(بَ ءَ)

نام گیاهی است بنام حسن لبه. حصی لبان. لبان چاوی. (فرهنگ فارسی معین).

لغت نامه دهخدا

تصویری از پیمودن — تصویر پیمودن

ذرع کردن، اندازه گرفتن با گز و ذراع، راه رفتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از پیمودن — تصویر پیمودن

((پِ دَ))

اندازه گرفتن، مساحت کردن، طی کرده راه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

عديم الوزن

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

Weightless, Weightlessly

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

sans poids

دیکشنری فارسی به فرانسوی

بربیموئن

توانایی داشتن، از پس کاری برآمدن

فرهنگ گویش مازندرانی

آمدن

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

sin peso, ingrávidamente

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

بے وزن , بے وزنی سے

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

невесомый , невесомо

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

schwerelos

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

безваговий , невагомо

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

bezwładny, bezwładnie

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

无重的 , 无重地

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

sem peso

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

ওজনহীন , ওজনহীনভাবে

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

gewichtloos

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

isiyo na uzito, bila uzito

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

ağırsız, ağırlıksız bir şekilde

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

무게 없는 , 무중력으로

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

無重の , 無重力で

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

חסר משקל , ללא משקל

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

बिना वजन , भारहीन रूप से

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

tanpa berat

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

senza peso

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از بی وزن — تصویر بی وزن

ไร้น้ำหนัก , อย่างไร้น้ำหนัก

دیکشنری فارسی به تایلندی