جدول جو
جدول جو

معنی بیمه - جستجوی لغت در جدول جو

بیمه
قراردادی که طی آن شخص هر گونه خطر، زیان و خسارتی را که ممکن است به جان یا مال او وارد شود، با پرداخت حق معینی به عهدۀ شرکت ها یا بنگاه های مخصوص این کار می گذارد که هرگاه آن خطر یا خسارت به او رسید بیمه کننده غرامت آن را بدهد، شرکت بیمه گر
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
فرهنگ فارسی عمید
بیمه
(مَ / مِ)
ضمانت مخصوصی است از جان یا مال که در تمدن جدید رواج یافته است، به این طور که برای شخص یا مال ماهانه مبلغی به شرکت بیمه میدهند و در صورت اصابت خطر به جان و یا مال، شرکت مبلغ معینی میدهد. (از فرهنگ نظام). اطمینان. مقابل مخاطره ای که محتمل الوقوع باشد. (ناظم الاطباء). بیمه (بانک) عملی است که اشخاص با پرداخت پولی مسؤولیت کالا یا سرمایه یا جان خود را بعهدۀ دیگری میگذارند و بیمه کننده در هنگام زیان باید مقدار زیان را بپردازد. (فرهنگستان ایران). در اصطلاح حقوقی، عقدی است که بموجب آن یک طرف تعهدمیکند در ازاء پرداخت وجه و یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده و یا وجه معینی بپردازد. (مادۀ 1 قانون بیمه مصوب 7 اردیبهشت ماه 1316. ایرانشهر ج 2 ص 1960).
متعهد را بیمه گر، طرف تعهد را بیمه گذار و وجهی که از طرف بیمه گذار پرداخته میشود حق بیمه و آنچه بیمه میشود موضوع بیمه نامند. (ایرانشهر ج 2 ص 1960). در همه جای دنیا اشاعۀ بیمه همزمان با ازدیاد خطر بوده است و نظر به اینکه از دیرزمان خطر اساسی متوجه مال التجاره هایی بوده که از راه دریا حمل میشده است بیمۀ دریایی نخستین نوع بیمۀ معمول در میان اقوام سوداگر جهان محسوب میشود وهنوز هم بیمۀ دریایی اهمیت خود را از دست نداده است. با اینهمه سابقۀ بیمه بعنوان یکی از عقود متعارف تجارتی که مورد نظر است آنقدرها طولانی نیست و بنظر میرسد که بیمه از ابداعات ایتالیائیها یا اسپانیاییها در قرن چهاردهم میلادی بوده باشد. نخستین بیمه نامه هائی که بدست آمده در سالهای 1247 و 1370 میلادی در شهرهای ژن و بروگ تنظیم گردیده است. در ایران سابقۀ آن بسیار کم است و فقط پاره ای قراردادهای شبیه به بیمۀ متقابل بحری در میان اقوام ساحل نشین خلیج فارس قبل از اسلام معمول بوده است. پس از ظهور اسلام به دو قاعده حقوقی اسلامی برخورد میکنیم که اندکی به قراردادهای بیمۀ امروزی شباهت دارند. یکی برقراری ’نفقه ضمن عقد عمری’ (نوعی حق انتفاع است که بموجب عقدی از طرف مالک برای شخص بمدت عمر خود یا عمر منتفع و یا شخص ثالثی برقرار شده باشد) و دیگری ’ضمان جریره’ (در زمانی که بردگی مجاز بوده است هرگاه مولایی میخواست عبد خود را آزاد کند میتوانست چنین مقرر دارد که من از تو قبل از امام ارث خواهم برد و تمام دیاتی که بر اثر جنایت بعهده تو تعلق خواهد گرفت پرداخت خواهم نمود) این قرارداد در نوع خود شبیه ’بیمۀ مسئولیت’ بوده است. بیمه در ایران از سال 1314 شمسی با تأسیس ’شرکت سهامی بیمۀ ایران’ با مساعی علی اکبر داور شناخته شد. قبل از این تاریخ در حدود 52 سال پیش دو مؤسسۀ روسی معروف به نادژوا و کافکاز مرکوری برای اولین بار در ایران بعملیات بیمه مبادرت کردند. بعلاوه شرکت بیمۀ آلیانس که یک بیمه گر انگلیسی بوده است در حدود 36 سال قبل نمایندگی خود را در تهران دایر کرده و بالاخره متعاقب تأسیس نمایندگی این شرکت بسیاری از شرکت های بیمۀ خارجی در ایران شعب و نمایندگیهایی تأسیس نمودند. و شرکتهای بیمۀ ایرانی دیگری نیز تأسیس گردیده است از قبیل بیمۀ آسیا، بیمۀ البرز، بیمۀ امید، بیمۀ بازرگانان، بیمۀ پارس، بیمۀ شرق، بیمۀ ملی و غیره. (از ایرانشهر ج 2 ص 1961).
- بیمۀ اتکائی، بیمه ای که بیمه گر اولی یا اصلی نزد بیمه گر دیگری راجع به قراردادی که منعقد کرده است میبندد. بیمۀ اتکائی برای بیمه گر اصلی از این جهت مفید است که با حق بیمۀ کمتری خطر جبران خسارت را نزد دیگری بیمه میکند. بیمه گر اصلی وقتی اقدام به بیمۀ اتکائی میکند که موضوع بیمه خیلی مهم و خسارتی که باید احتمالاً پرداخت شود زیاد و از قدرت سرمایۀ بیمه گر اصلی خارج باشد. اما بیمه گر دومی چون احتیاج به پرداخت مخارج اداری و فنی که توسط بیمه گر اولی انجام شده است ندارد نفعی از این بابت عایدش میشود. (دائره المعارف فارسی).
- بیمۀ بهداشت، طرحی که بموجب آن بیمه گذار هر ماه مبلغی به بیمه گر می پردازد و در صورت بیماری هزینۀ طبابت و دارو بعهدۀ بیمه گر خواهدبود. بیمۀ بهداشت اول بار در سال 1883 میلادی توسط بیسمارک در آلمان شروع شد و از جنگ جهانی اول در سایر کشورها متداول گردید. در بعضی از کشورها مانند انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی داشتن بیمۀ بهداشت اجباری است و دولت از حقوق کلیۀ حقوق بگیران هر ماه مبلغی برای بیمۀ آنها در مقابل امراض دریافت میکند اما دربعضی از کشورها مثل ایالات متحدۀ امریکا ترس از دخالت زیاد دولت در کار طبابت موجب شده است که مؤسسات خصوصی این کار را بعهده بگیرند و مردم هم داوطلبانه به امر بیمۀ بهداشت بپردازند. (دائره المعارف فارسی).
- بیمۀ زمان بیکاری، طریقه ای برای تأمین معاش کارگران بیکار تا موقع اشتغال بکارست. این نوع بیمه ممکن است اجباری یا اختیاری باشد. یکی از طرق متداول تأمین اعتبار صندوق بیمۀ زمان بیکاری کسر کردن مبلغی از حقوق کارگران است در زمان اشتغال. بیمۀ زمان بیکاری برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم میلادی در اروپا شروع شد، و بعداً در بسیاری از کشورهای دیگر جهان متداول گردید. (دائره المعارف فارسی).
- بیمۀ عمر، بیمه ای که بموجب آن بیمه گر متعهد میشود که در ازاء حق بیمه ای که دریافت میدارد، مبلغ معینی پس از مرگ بیمه گذار به ورثۀ قانونی او یا به شخص یا اشخاصی که دربیمه نامه اسم برده شده است بپردازد. (دائره المعارف فارسی).
- بیمۀ کارگران (حقوق) ، قانون بیمۀ کارگران در ایران در 29 آبان 1332 هجری شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید. بموجب مادۀ اول این قانون، کلیۀ کارخانجات و مؤسسات اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، معدنی، و بطور کلی هر مؤسسه ای واقع در ایران که کارگر در استخدام خود دارد اعم از دولتی یا غیر دولتی مکلف است که کارگران خود را نزد شرکت سهامی بیمۀ ایران یا شرکت بیمۀ داخلی دیگری که دولت مقتضی بداند در مقابل حوادثی که بر اثر انجام وظیفه روی دهد، بیمه نماید. (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
بیمه
ضمانت مخصوصی است از جان و مال که شخص ماهانه مبلغی به شرکت بیمه پرداخت می کند و در صورت اصابت به مال و جان شرکت مبلغ معینی پرداخت می نماید، اطمینان
فرهنگ لغت هوشیار
بیمه
((مِ))
عقدی است که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد می کند در ازای پرداخت وجه (حق بیمه) از طرف دیگر (بیمه گذار) در صورت وقوع حادثه خسارت وارده بر او را جبران کند و انواع مختلف دارد، آتش سوزی، اتومبیل، از کار افتادگی، حوادث، عمر، اتکایی، بیکاری
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
فرهنگ فارسی معین
بیمه
آسورانس
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
فرهنگ واژه فارسی سره
بیمه
تأمينٌ
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به عربی
بیمه
Insurance
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بیمه
assurance
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بیمه
ورآمده، خمیر آماده شده برای نان، بودم، وجودم داشتم
فرهنگ گویش مازندرانی
بیمه
保险
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به چینی
بیمه
بیمہ
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به اردو
بیمه
страхование
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به روسی
بیمه
Versicherung
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به آلمانی
بیمه
страхування
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بیمه
ubezpieczenie
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به لهستانی
بیمه
bima
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بیمه
বীমা
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به بنگالی
بیمه
seguro
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بیمه
sigorta
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بیمه
보험
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به کره ای
بیمه
保険
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بیمه
בִּיטוּחַ
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به عبری
بیمه
asuransi
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بیمه
การประกัน
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به تایلندی
بیمه
verzekering
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به هلندی
بیمه
seguro
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بیمه
assicurazione
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بیمه
बीमा
تصویری از بیمه
تصویر بیمه
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیژه
تصویر بیژه
(دخترانه)
ویژه، خالص
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بزمه
تصویر بزمه
گوشه ای از بزمگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسمه
تصویر بسمه
باسمه: ترکی پارچه نگاری زر نگاشته
فرهنگ لغت هوشیار
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی افزاری است درودگر انرا که بوسیله آن چوب و تخته را سوراخ کنند مثقب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیمهر
تصویر بیمهر
آنکه مهربانی ندارد بی محبت. بیمهری بی محبتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشمه
تصویر بشمه
پوستی که هنوز آن را دباغت نکرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیمه
تصویر دیمه
صفحه
فرهنگ واژه فارسی سره