جدول جو
جدول جو

معنی بیلکتای - جستجوی لغت در جدول جو

بیلکتای
بیلگوتای. نوین بن یسوکای بهادر، برادر پنجم چنگیزخان که در نظام کشوری و لشکری مغول مسئول نگاهداری اسبان (اخته چی) بود. (تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 145) (تاریخ مغول عباس اقبال ص 89)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ)
حالت و چگونگی بی کتاب (در تداول عامه). صفت بی کتاب. بی دینی. لاکتابی. (یادداشت مؤلف). رجوع به کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
مرکّب از: بی + کتاب، که کتاب ندارد، مردی بی گذشت، بخیل. (یادداشت مؤلف)، رجوع به گذشت شود
لغت نامه دهخدا
مهردار. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ویلهم (1833-1911م،) فیلسوف آلمانی، از نخستین مدعیان استقلال علوم روانی از علوم طبیعی بود، وی میخواست طرحی را که برای روانشناسی تحلیلی و توصیفی ریخته بود اساس فلسفه قرار دهد، به تاریخ رشد افکار اهمیت میداد و به مابعدالطبیعه توجهی نداشت اثر عمده اش مدخل علوم ذهنی (1883م،) است، (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
بیل، (انجمن آرا)، به لغت زند و پازند، چاه باشد مطلقاً که عربان بیر خوانند، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)، رجوع به بیل شود
لغت نامه دهخدا
امیر بیلای اولین امیر اسپانیایی و مستقل بعد از آمدن اعراب پس از 722 میلادی (از الحلل السندسیه ج 2 ص 58)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
تیر که پیکان بیله دارد. (فرهنگ اسدی).
- تیر بیلکی، تیری است که بیله یعنی پیکان سرپهن در آن درنشانده باشند. (از لغت نامۀ اسدی: بیله).
رجوع به بیله شود
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
یکتا. یکتاه. متحد. موافق:
چنان کرد سالار کو رای دید
دلش با زبان شاه یکتای دید.
فردوسی.
و رجوع به یکتاه و یکتا شود
لغت نامه دهخدا
یگانه بی همتا، تنها منفرد، یک رو بی ریا صافی. ازمقیدات آلات ذوات الاوتارو ازآلات موسیقی آنچ برآن وترواحدبندند
فرهنگ لغت هوشیار
لاکتاب، لاکردار، لعنتی، لامذهب، بی دین
متضاد: مذهبی، دیندار
فرهنگ واژه مترادف متضاد