قسمی از برد. (یادداشت مؤلف). گویا نوعی پارچه بوده است که در میسان از بلاد مصر می بافته اند: از وی (از روم جامۀ دیبا و سندس و میسانی و طنفسه و جوراب وشلوار بندهای با قیمت بسیار خیزد. (حدود العالم)
قسمی از بُرد. (یادداشت مؤلف). گویا نوعی پارچه بوده است که در میسان از بلاد مصر می بافته اند: از وی (از روم جامۀ دیبا و سندس و میسانی و طنفسه و جوراب وشلوار بندهای با قیمت بسیار خیزد. (حدود العالم)
منسوب به نیسان است. - ابر نیسانی، باران نیسانی. ابر و بارانی که در ماه نیسان پدیدآید و ببارد. باران بهاری که دشت و باغ را طراوت و سرسبزی دهد. رجوع به نیسان شود: ز اشک ابرنیسانی به دیبا شاخ شد معلم ز بوی باد آذاری به عنبر شاخ شد معجون. رودکی. ابری آمد چو ابر نیسانی کرد بر سبزه ها درافشانی. نظامی. سبزپوشی چو فصل نیسانی سرخ روئی چو صبح نورانی. نظامی. جز یک ابر تو کابر نیسانی است آن دگر ابرها زمستانی است. نظامی
منسوب به نیسان است. - ابر نیسانی، باران نیسانی. ابر و بارانی که در ماه نیسان پدیدآید و ببارد. باران بهاری که دشت و باغ را طراوت و سرسبزی دهد. رجوع به نیسان شود: ز اشک ابرنیسانی به دیبا شاخ شد معلم ز بوی باد آذاری به عنبر شاخ شد معجون. رودکی. ابری آمد چو ابر نیسانی کرد بر سبزه ها درافشانی. نظامی. سبزپوشی چو فصل نیسانی سرخ روئی چو صبح نورانی. نظامی. جز یک ابر تو کابر نیسانی است آن دگر ابرها زمستانی است. نظامی
دهی از دهستان پایین جواف است که در بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع است و 100 تن سکنه دارد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه. شغل اهالی آن زراعت، گله داری، قالیچه و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان پایین جواف است که در بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع است و 100 تن سکنه دارد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه. شغل اهالی آن زراعت، گله داری، قالیچه و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
منسوب به نیسان. یا ابر نیسانی. ابری که در ماه نیسان پدید آید: ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را (دیوان کبیر 45: 1)
منسوب به نیسان. یا ابر نیسانی. ابری که در ماه نیسان پدید آید: ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را (دیوان کبیر 45: 1)