جدول جو
جدول جو

معنی بیداربخت - جستجوی لغت در جدول جو

بیداربخت
خوشبخت، نیک اختر، خوش طالع
تصویری از بیداربخت
تصویر بیداربخت
فرهنگ فارسی عمید
بیداربخت
(بی بَ)
نام یکی از بابریان هند (1202- 1203 هجری قمری). رجوع به طبقات سلاطین اسلام لین پول ترجمه عباس اقبال شود
لغت نامه دهخدا
بیداربخت
((بَ))
خوشبخت، نیک اختر
تصویری از بیداربخت
تصویر بیداربخت
فرهنگ فارسی معین
بیداربخت
بختیار، خوش اقبال، خوش بخت، خوش شانس، خوش طالع، نیک اختر، نیک بخت
متضاد: خفته بخت، بداقبال، بدپیشانی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیدارباش
تصویر بیدارباش
شیپوری که صبحگاه برای بیدار کردن سربازان می نوازند
فرهنگ فارسی عمید
(بی بَ)
خوشبختی. خوش طالعی. مقبلی:
کرد بیداربختیم یاری
دادم از خواب سخت بیداری.
نظامی
لغت نامه دهخدا
نام آهنگی از موسیقی، رجوع به آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیدار بخت
تصویر بیدار بخت
خوشبخت خوش طالع نیک اختر
فرهنگ لغت هوشیار