جدول جو
جدول جو

معنی بیدادپیشه - جستجوی لغت در جدول جو

بیدادپیشه
(شَ / شِ)
که بیداد و ظلم پیشه دارد. ستم پیشه. بیدادکیش. ظلم کننده و ستم کننده. (ناظم الاطباء) :
دو بیدادپیشه به پیش اندرون
به بیداد خود شاه را رهنمون.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیدادپیشه، ظلم کننده و ستم کننده، (ناظم الاطباء) :
نشد باورش کآن دو بیدادکیش
کنند این خطا با خداوند خویش،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
که عدالت پیشه دارد. عدل پیشه. که عدل پیشه دارد:
برد سرهنگ دادپیشه زپیش
آن پریچهره را ب خانه خویش.
نظامی
لغت نامه دهخدا