جدول جو
جدول جو

معنی بھرنا - جستجوی لغت در جدول جو

بھرنا
پرکردن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برنا
تصویر برنا
(پسرانه)
جوان، جوان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برنا
تصویر برنا
جوان، آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، برنا، کم تجربه، مساعد و موافق مثلاً بخت جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنا
تصویر برنا
مرد جوان، بر عکس پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنا
تصویر برنا
((بُ))
جوان، زیبا، خوب، برناه
فرهنگ فارسی معین
برجسته بودن، ظهور کند
دیکشنری اردو به فارسی
برشته کردن، کباب کردن
دیکشنری اردو به فارسی
ناله کننده، آه کشیدن، به آرامی گریه کردن
دیکشنری اردو به فارسی
گاز گرفتن، نیشگون گرفتن
دیکشنری اردو به فارسی
بطری کردن، بطری سازی
دیکشنری اردو به فارسی
دوباره پر کردن، دوباره پر کنید
دیکشنری اردو به فارسی
کاسه پر کردن، پر کردن کاسه
دیکشنری اردو به فارسی
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری اردو به فارسی