جدول جو
جدول جو

معنی بکلاشیین - جستجوی لغت در جدول جو

بکلاشیین
جستجو کردن کنکاش در کار دیگران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به بالاست، (آنندراج)، برین، زبرین، (یادداشت مؤلف)، عتبه، (منتهی الارب) : به آسانی بر خانه بالایین توانند برد، (از مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا
ریختن
فرهنگ گویش مازندرانی
خاراندن
فرهنگ گویش مازندرانی
چلاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
تراشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
لرزاندن، تکان دادن، عقب و جلو بردن چیزی به طور پیوسته
فرهنگ گویش مازندرانی
پاشیدن، متلاشی گشتن، متلاشی نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
تراشیدن، دروکردن
فرهنگ گویش مازندرانی
مکافات پس دادن، درد کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شاشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جستجو کردن پی جویی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
رگ به رگ شدن، ضرب دیدگی، گرفتگی عضله، تحمل کردن، وزن کردن، نقاشی کردن، به جانب خود کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی