معنی بپئین - جستجوی لغت در جدول جو
بپئین
بپائن
ادامه...
بپائن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بئین
دهی از رستاق طبرش (تفرش) همدانی و اصبهانی. (از تاریخ قم ص 120)
ادامه...
دهی از رستاق طبرش (تفرش) همدانی و اصبهانی. (از تاریخ قم ص 120)
لغت نامه دهخدا
بوئین
بوئین
قصبه مرکز بخش بوئین، تابع شهرستان قزوین، دارای 2235 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
ادامه...
قصبه مرکز بخش بوئین، تابع شهرستان قزوین، دارای 2235 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
بپئن
پایییدن، نگهبانی کردن، دوام آوردن
ادامه...
پایییدن، نگهبانی کردن، دوام آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
بئین
ببین، نگاه کن، شدن، بودن
ادامه...
ببین، نگاه کن، شدن، بودن
فرهنگ گویش مازندرانی