جدول جو
جدول جو

معنی بوقتب - جستجوی لغت در جدول جو

بوقتب(قَ تَ)
کنایه از مردم دنیاپرست و بد و احمق:
طاعت و احسان و علم و راستی را برگزین
گوش چون دادی به گفت بوقماش و بوقتب.
ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 27).
رجوع به ابوقتب شود، گلزار هم بنظر آمده است. (برهان) (ناظم الاطباء). در برهان، بمعنی گلزار نوشته و اگر چنین باشد، با کاف عربی خواهد بود. چه بوکان یعنی کان بوی خوش. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
بوقتب
خر الاغ: (طاعت و احسان و علم و راستی را برگزید گوش چون داری بگفتت بو قماش و بوقتب ک) (ناصر خسرو) توضیح در حخاشیه صفحه مذکور از دیوان ناصر خسرو در معنی بوقتب نوشته اند: کنایه از مردم دنیا پرست و بد و احمق
تصویری از بوقتب
تصویر بوقتب
فرهنگ لغت هوشیار
بوقتب((قَ تَ))
پدرپالان، پالان دار، کنایه از مردم احمق و نادان، بوقماش
تصویری از بوقتب
تصویر بوقتب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ قَ تَ)
بوقتب. خر. ستور:
طاعت و احسان و علم و راستی را برگزین
گوش چون داری بقول بوقماش و بوقتب.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا