- بوسیان (پسرانه)
- از قبایل ماد (نگارش کردی: بسیان)
معنی بوسیان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ماچ و بوسه کردن
افرا
افرا
جانی که گلهای خوشبو در آن بسیار باشد، باغ باصفا
گیاهی فاقد شکوفه و گل که در حوالی کوفه می روید، عشقه، سیان، پرسیان، پرشیان
بوسه زدن، بوسه گرفتن، ماچ کردن
باغی که دارای گل های فراوان باشد، گلستان، بستان، پارک
جایی که گل های خوشبو در آن بسیار باشد، باغ مصفا
نوعی خرما
поцеловать
küssen
поцілувати
całować
beijar
baciarsi
embrasser
kussen
mencium
चुमना
kubusu