- بوریایی
بوریاباف، بوریافروش، (یادداشت بخط مؤلف)
معنی بوریایی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شم، بوییدن:
گر نداری خون مشک آهوان
سنبل تر بهر بویایی فرست،
خاقانی،
گر نداری خون مشک آهوان
سنبل تر بهر بویایی فرست،
خاقانی،
نام دارویی سیاه مانند قیر که برای شکستگی استفاده میشود، مومیایی جسد را گویند
جسدی که برای سالم ماندن آن را بوسیله مواد نگهدارنده مانند موم و مومیا پوشانده اند
شامه، مشام
متضاد: چشایی، ذائقه
متضاد: چشایی، ذائقه
