- بوالهرب
- خداوند گریز گریز پا، پیغمبر اسلام (ص) : خواند مزیل نبی را زین سبب که بروی آی از گلیم ای بوالهرب، (مثنوی) توضیح شاید این لقب از آن جهت باشد که چون در اولین بار بر آن سرور وحی نازل شد بیمناک گردید و بخافه فرار کرد چنانکه در تفاسیر آمده است: رسول (ص) گفت در وادی میگذشتم مرا آواز دادند از چپ و راست و پیش و پس نگه کردم کسی را ندیدم بر بالای نگریدم شخصی را دیدم بر سریر که مرا ندا میکند بترسیدم از او. گفتم جامه بر من افکنید و مرا بازپوشانید خ
معنی بوالهرب - جستجوی لغت در جدول جو
- بوالهرب
- خداوند گریز، گریزنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه هوس بسیار دارد پرهوس
بخشنده و سخی
غریب و عجیب، مسخره، شعبده باز، صاحب تعجب و بازیگر
صاحب بخشش، بخشنده، سخی
هر چیز عجیب وغریب، کسی که کارهای شگفت بکند، شعبده باز. گویا دراصل کنیه ای بوده برای کسی که چشم بندی و تردستی و شعبده می کرده
آنکه هوس بسیار دارد، پرهوس. در فارسی بلهوس هم نوشته می شود