جدول جو
جدول جو

معنی بوائک - جستجوی لغت در جدول جو

بوائک(بَ ءِ)
جمع واژۀ بائکه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به بائکه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ ءِ)
جمع واژۀ برّکان.
لغت نامه دهخدا
(بَ ءِ)
جمع واژۀ بائنه. رجوع به بائنه شود
لغت نامه دهخدا
(بَ ءِ)
جمع واژۀ بائقه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به بائقه شود
لغت نامه دهخدا
(بَ ءِ)
جمع واژۀ بائجه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به بائجه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائکه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بافندگان. نساجان. جولاهان. (ناظم الاطباء). رجوع به حائکه شود، جمع واژۀ حائک. مرد بافنده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
فربه. فربی: بعیر بائک، شتری فربه. ج، بوّک، بیّک. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
تصویری از حوائک
تصویر حوائک
جمع حائک، بافندگان جولاهه ها
فرهنگ لغت هوشیار