جدول جو
جدول جو

معنی بهشاد - جستجوی لغت در جدول جو

بهشاد
(پسرانه)
خوشحال وشاد، مرکب از به (بهتر یا خوب) + شاد
تصویری از بهشاد
تصویر بهشاد
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهشید
تصویر بهشید
(دخترانه)
مرکب از به (بهتر، خوبتر) + شید (روشنایی یا خورشید)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهشاد
تصویر مهشاد
(دخترانه)
ماه شادمان، مرکب از مه (ماه) + شاد (خوشحال)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهزاد
تصویر بهزاد
(پسرانه)
نیک نژاد، مینیاتوریست مشهور صفویان، نام اسب سیاوش، مرکب از به (بهتر، خوب) + زاد (زاده)، نام نقاش و مینیاتوریست معروف در اوخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهراد
تصویر بهراد
(پسرانه)
مرکب از به (خوب یا بهتر) + راد (بخشنده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهداد
تصویر بهداد
(پسرانه)
نیک آفریده شده، در کمال عدل وداد، آفریده خوب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بنشاد
تصویر بنشاد
(پسرانه)
شاد بنیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوشاد
تصویر بوشاد
یونانی تازی شده شلغم از گیاهان شلغم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهزاد
تصویر بهزاد
نیک ذات، خوش فطرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهزاد
تصویر بهزاد
خوش نژاد، اصیل، نیکوتبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهزاد
تصویر بهزاد
((بِ))
نیک نژاد، نیکوتبار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوشاد
تصویر بوشاد
شلغم، ریشۀ قهوه ای یا سفید رنگ گیاهی یکساله به همین نام که مصرف دارویی و خوراکی دارد، سلجم، شلجم، شلم، لفت
فرهنگ فارسی عمید