مأخوذ از فرانسه. ملحی که از اسیدبنزوئیک حاصل گردد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین). بنزوآت دو سدیم 144/04 = C6H5CooNA افیسینال گرد سفید انیدر (خشک) است. محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد. در 1/8 قسمت آب 20 زینه و 1/4 قسمت آب جوشان و 49 قسمت الکل 90 زینه و 3/5 قسمت گلیسیرین محلول است. (کارآموزی داروسازی ص 143)
مأخوذ از فرانسه. ملحی که از اسیدبنزوئیک حاصل گردد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین). بنزوآت دو سدیم 144/04 = C6H5CooNA افیسینال گرد سفید انیدر (خشک) است. محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد. در 1/8 قسمت آب 20 زینه و 1/4 قسمت آب جوشان و 49 قسمت الکل 90 زینه و 3/5 قسمت گلیسیرین محلول است. (کارآموزی داروسازی ص 143)
دور شدن و زاویه گرفتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یک سو شدن و فراهم آمدن و گوشه گرفتن. (آنندراج). واهم آمدن و بیکسو شدن. (تاج المصادر بیهقی). زاویه گرفتن. (از اقرب الموارد). بیکسوی شدن. (مجمل اللغه).
دور شدن و زاویه گرفتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یک سو شدن و فراهم آمدن و گوشه گرفتن. (آنندراج). واهم آمدن و بیکسو شدن. (تاج المصادر بیهقی). زاویه گرفتن. (از اقرب الموارد). بیکسوی شدن. (مجمل اللغه).
جمع واژۀ منزهه. جاهای خوش آینده و خوشنما. گردشگاهها: در بعضی از منزهات و بستانها و عشرت خانه ها به عیش و نشاط و طرب مشغول بود. (تاریخ قم ص 147). رجوع به منزهه شود
جَمعِ واژۀ منزهه. جاهای خوش آینده و خوشنما. گردشگاهها: در بعضی از منزهات و بستانها و عشرت خانه ها به عیش و نشاط و طرب مشغول بود. (تاریخ قم ص 147). رجوع به منزهه شود